سلام.
ناله را هرچند می خواهم که پنهان سرکشم . . . سینه میگوید که من تنگ آمدم، فریاد کن !
اینبار برآن امدم که به موضوعی که در عمق مسال اجتماعی ست بپردازم .در دنیای امروز هر عقلانیتی به واسطه آثار اجتماعی خود و به فراخور قرار گرفتن در عرصه های مختلف تجربی از سوی جمعی بر حق و از سوی گروهی دیگر مردود شمرده می شود و البته که بدرستی بارها و بارها عقلانیتی که زمانی بر حق دانسته می شده است بدلیل اصل تحول دچار یک رنسانس زمانی گردیده و بالکل منسوخ گردیده است.انباشتهای تووریک همواره بسان یک "سوخت رسان" تحولات اجتماعی وظیفه دارد تا نقش تغذیه فکری یک جریان را بازی کند...حال این جریان میخواهد پروسه ای باشد منسوخ که در این صورت جامعه دچار یک بن بست واکنشی می گردد وخواه این پروسه نماینده جریانی باشد نو ظهور.مهم این جاست که برای دستیابی به یک باز خورد مثبت از واکنشها و کنشهای اجتماعی نیاز مبرمی به یک ایدوولوژی پویا احساس می گردد.
در این مجال نه قصد خرده گیری بر حرکتهای اجتماعی را دارم و نه شاید توان آن را...اما فی الحال می توان با یک نگاه بی تکلف و با یک دید اجتماعی و آسیب شناسانه به خوبی دریافت که هنوز جامعه ما درگیر "حرکتهای توده ای"ست ...حرکتهایی که شاید در آرمانی ترین شرایط خود موفق به ایجاد یک "موج"کوتاه گردند و این همان چیزیست که باعث اضمحلال نیروهای موجود اتماعی می گردد.فاصله چند ده ساله میان زبان گفتاری و عملکرد های نا متعین نخبگان با عامه و وجود شکافی عمیق میان خواسته های توده مردم با فعالین عرصه های اجتماعی و ... جملگی باعث ناکام ماندن حرکتهای گه گاهی اجتماعی می گردد.
حلقه مفقوده این "بازی"اجتماعی به زعم من شاید همان "احساس نیاز"ی باشد که هنوز در توده مردم ایجاد نشده است ...هنوز بیشتر افراد جامعه ایرانی"غم نان "دارند نه "غم آزادی" واین درست پاشنه آشیلی است که باید با تمرکز بر آن باعث شد تا توده "درگیر" نسبت به آزادی هایی که به آن محق اند پایبند شوند و به این باور برسند که راه تمامی مشکلات یک جامعه به سوی ناتوانی آن جامعه در "اعتراض"نهفته است....یاحق
پوچی زندگی امروز یعنی « فدا کردن آسایش برای فقط و فقط وسائل آسایش »
با این دور ابلهانه ای که زندگی امروز برداشته و انسان را هم اسیر کرده و اینهمه نیازهای عظیم و بزرگ و پر شکوه ، عمیق ماوراءالطبیعی که انسان دارد -همه را - تعطیل کرده و فقط او را مقتدر کرده است .
در چنین جامعه ای انسان پوچ می شود و این پوچی زندگی امروز را همه فلاسفه ، هنرمندان ، دانشمندان بزرگ - متدین و غیر متدین - و هر کس از هنرمند و دانشمند و نویسنده و فیلسوف ، موزیسین ، رمان نویس ، کارگردان ، همه ابعاد و همه اندیشه های امروز که تمدن امروز و انسان امروز را بخوبی میشناسند اعلام کرده اند.
« ژان ایزوله » دانشمند فرانسوی این قهرمان را سمبل انسان امروز میداند.
این انسانی که قدرت و صلابت سنگ را پیدا کرده است امروز تزلزل، فرو ریختن و نابود شدن ناگهانی اش از همه ادوار گوناگون بشری و از همه وقت بیشتر است.
«دکترعلی شریعتی در ویژگیهای قرون جدید ص299»
نکته:تعداد زیادی از دوستان عزیز در خواستهایی در رابطه با کدهایی خاص و همچنین موزیک قبلی وبلاگ داشتند که به تمامی موارد جامه عمل پوشانده شد و با توجه به خواسته ی خود با مراجعه به منوی سمت راست میتوانند به خواسته های ارائه شده ی خود برسند.لازم به تذکره برای رفع ابهام.در اپدیتهای من محدوده متون شخصی خودم با سلام و خداحافظی مشخص میکنم و بعد از تصاویری که در متن بکار میبرم متنی از بزرگان خواهد بود...