باز هم سقوطی دلخراش ، هنوز غم فاجعه ی سقوط قبلی از دلمان بیرون نرفته که درد دلسوز دیگری بر جانمان می نشیند. و این بار آسمان ارومیه شاهد این فاجعه ی دردناک است. دور از زادگاه زیبایم هستم و اخبار موثقی که اقوام و آشنایان به من می رسانند دلم را هر لحظه بیش از قبل در اندوه فرو می برد. اولین چیزی که به هر عقل سلیمی خطور می کند اینست : که چرا این پرواز با توجه به آن وضعیت آب و هوایی فرودگاه مقصد(ارومیه) توسط مسئولین لغو نشده؟!!! و با ریسک بالایی که داشته پرواز کرده! یکشنبه هواپیمای بوئینگ 727 که 160 مسافر داشت از تهران به مقصد ارومیه آماده ی پرواز می شود، اما با دو ساعت تاخیری که برای این پرواز به وجود می آید، تعدادی از مسافران پرواز را کنسل می کنند و با پرواز تهران- تبریز عازم ارومیه شوند.
بالاخره پیرترین هواپیمای ناوگان هوایی کشور بعد از حدود دو ساعت تاخیر پرواز می کند، در نزدیکی فرودگاه ارومیه، به دلیل بدی آب و هوا دیدش را از دست میدهد ، در اینجا خلبان حاذق تصمیم به فرود اضطراری می گیرد ، تمام تلاش خلبان در آن لحظات این بوده که حداقل هواپیما را طوری به زمین برساند که دچار آتش سوزی و انفجار نشود. مسافران نجات یافته از این سانحه از تلاش بسیار خلبان و کادر پروازی می گفتند و اینکه آنها تمام تلاششان را برای رهایی از آن وضع کردند، که البته شدت وخامت آب و هوا همه ی این تلاش ها را ناکام گذاشت. عزیزان زیادی جان خودشان را در این فاجعه از دست دادند.حال کمی هم بپردازیم به این که چکار باید کرد؟! به راستی تا کی باید شاهد سقوط هواپیماهایمان باشیم؟!!! چرا با این همه مسئولان می گویند آمار سقوط کشور ما کم است!!! اینها با کدامین کشور و قاره به قیاس می پردازند که آمار سرنگونی هواپیماهایمان را کم می بینند؟ من که هر چقدر می کاوم ، هیچ قاره و کشور و شهر یا قریه ای نمی یابم که این قدر سقوط هواپیما و کشته شدن مردمش را تجربه کرده باشد.
این بوئینگ 727 یک بار هم در فرودگاه شیراز به علت باز نشدن چرخهایش با دماغه بر زمین فرود آمده، و جزو پیرترین هواپیماهای کشور بوده، آیا حتما باید پرونده ی این هواپیمای علیل و ناقص اینطور بسته میشد تا از رده خارج شود!
در آمریکا و اروپا که مدتها هم خبر اول صدا و سیمای عزیزمان!!! بود، پروازها به خاطر بدی آب و هوا لغو شد، اما چرا در چنین شرایطی به این هواپیمایی که نقص فنی هم داشته، اجازه ی پرواز داده شد؟!
می گویند شهر در ماتم فرو رفته، تشییع جنازه ای پرشور و سوز برگزار شده، پیام تسلیت می دهند و ابراز تاسف می کنند، اما چه سود؟! آیا جگرگوشه های مردم به آغوششان باز می گردند؟!
آیا نباید از وزیر مربوطه سوال شود؟ آیا نباید مسئول هواپیمایی کشور عزل شود؟! تا شاید دفعه ی بعد به چنین هواپیمایی و در چنین شرایط جوی اجازه ی پرواز داده نشود، تا شاید، شاید عزیزان مردم سالم به خانه و خانواده شان بازگردند.
من نوشتم مثل همه ی آنهایی که در فجایع قبلی نوشتند و انتقاد کردند و سوال! اما آخرش نه از محتویات جعبه ی سیاه چیزی دستگیر ملت شد و نه برای این وضعیت اسفبار ناوگان هوایی بهبودی حاصل شد.
ما ماندیم و قلبهایی که می سوزد و چشمهایی که اشکبار است.
پ.ن: به نقل از مشاهدات مسافران بازمانده ی هواپیما