دوست بسيار عزيز و گرامي علي آقاي مهربان ! سلام گرم بنده را بپذيريد اول از همه زيارتتون قبول باشه و پوزش مي خواهم به خاطر دير آمدنم عكسهاي بسيار زيبايي گرفتيد و با اين عكسهاي جذاب دل ما را برديد به سوي آقا اميدوارم هميشه دلت شاد و خندان باشه من با اجازتون در اولين فرصت مي خواهم لينك وبلاگ پر محتوان را در پيوند ها قرار دهم تا دوستان نيز استفاده كنند و خيلي خوشحالم كه شما از دوستان بسيار نزديك آقاي عظيمي هستيد من به ايشان و شما ارادت كامل دارم دوستان بابا عظيمي دوستان ما نيز هستند . مطلبتون جاي تامل داره واقعا در جامعه ما انتظاري غير از اين نيست .

من آن موجم که آرامش ندارم ...

به آساني سر سازش ندارم ...

هميشه در گريز و در گذارم ...

نمي مانم به يکجا ، بي قرارم ...

سفر يعني من و گستاخي من ...

هميشه رفتن و هرگز نماندن ...

هزاران ساحلو ناديده ديدن ...

به پرسش هاي بي پاسخ رسيدن ...

من از تبار دريام ، از نسل چشمه سارم ...

رها تر از رهايي ، حصار بي حصارم ...

ساحل حصار من نيست ...

پايان کار من نيست ...

همدرد و يار من نيست ...

کسي که يار من نيست ، در انتظار من نيست ...

براتون آرزوي موفقيت و سربلندي دارم

در پناه حق

اگر تو بازنگردي قناريان قفس قاريان غمگين را كه آب خواهد داد كه دانه خواهد داد ؟اگر تو باز نگردي بهار رفته در اين دشت برنمي گردد به روي شاخه گل غنچه اي نمي خندد و آن درخت خزان ديده تور سبزش را به سر نمي بندد اگر تو بازنگردي كبوتران محبت را شهاب ثاقب دستان مرگ خواهد زد شكوفه هاي درختان باغ حيران را تگرگ خواهد زد اگر تو بازنگردي به طفل ساده خواهر كه نام خوب تو را ز نام مادر خود بيشتر صدا زده است چگ.نه با چه زباني به او توانم گفت كه برنمي گردي و او كه روي تو هرگز نديده در عمرش دگر براي هميشه تو رانخواهد ديد و نام خوب تو در زهن كودك معصوم تصوري ست هميشه هميشه بي تصويرهميشه بي تعبير اگر تو بازنگردي نهالهاي جوان اسير گلدان را كدام دست نوازشگر آب خواهد داد چه كس به جاي تو آن پرده هاي توري را به پشت پنجره ها پيچ و تاب خواهد داد اگر تو بازنگردي اميد آمدنت را به گور خواهم برد و كس نمي داند كه در فراق تو ديگر چگونه خواهم زيست چگونه خواهم مرد

به من آرامش ده

تا بپذيرم آنچه را نمي توانم تغيير دهم

دليري ده

تا تغيير دهم آنچه را كه مي توانم تغيير دهم

بينش ده

تا تفاوت بين اين دو را بدانم

فهم ده

تا متوقع نباشم دنيا و مردم آن

مطابق ميل من رفتار كنند .

" جبران خليل جبران

سلام به همه دوستان گلم..انشالله كه حالتون خوب باشه و دلتون شاد خوشحالم كه همگي اينجا حضور داريد...در پناه حق باشيد

سلام.

از شما خواهش كردم كه مطالب مربوط به آقاي تجلي را از نوشته خود حذف كنيد. انتظار اينست كه همين امروز و در اسرع وقت اين كار انجام شود.

سلام

پيغام زيباي شما را دريافت كردم همانند وبلاگتان بسيار جالب توجه بود.

از اينكه با شما و وبلاگتان آشنا شدم خوشحالم

موفق باشيد

با تقديم احترام

كنايه از آن دست ميزني ..

كنايه از آن دست كه خورشيد را

در پستوي خانه نهان دارد

وستاره را به هيچ مي شمارد

و مهتاب را

در چشمه هاي خيالش

تن مي شوياند

آري كنايه ..از دل مهربانت تا قلم سبزت

اينرا مي فهمم ...

چه كنم كه دربرابري با تو

بي نهايت ضغيفم

/ سلام علي جان ..اين في البداهه رو در جواب كامنت خودت نوشتم . اميدوارم منو ببخشي . خاك پات . م . شيدا ...///