علي جان ممنون كه سر زدي
سبز باشي
گفتم تو بگو که من چه بايد بکنم، آن چيست بگو، که من نبايد بکنمگفتم بنويس چه ساکتي دير شده، گفتي نگو، بگو زمان يير شده
به رود زمزمه گر گوش کن
که مي خواند
سرود رفتن و رفتن ها و بر نگشتنها ...
زندگي شايد همين باشه
يه فريب ساده و كوچك
اون هم هم از دست عزيزي كه
تو دنيا را جز براي او و جز با او نمي خواي
سلام چطوري داداش علي گل . خوبي؟ ممنونم از اينكه هميشه يار و طرفدار دفتر عشق بودي. ممنونم از كامنتت و جواب دندان شكنت به اون وب لاگ.... داداش علي جالب اينجاست كه اون نوييسنده وب لاگ حاضر شده كامنتهايي كه نشانه اعتراض بوده از طرف من و دوستام پاك كنه ولي حاضر نشده متن منو يا اسممو زيرش بنويسه يا برشداره... مثل اينكه طرف خيلي پر رووووو....
به هر حال ممنونم داداش.... خيلي ميخوامت به خدا...... يا حق