• وبلاگ : آدمكها
  • يادداشت : عادات شايسته...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 17 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    کافيه بگن: خدايا شکر،


    مردي خواب ديد پيش فرشته هاست و به کار هايي که انجام مي دهند، نگاه مي کند.دسته بزرگي از فرشتگان سخت مشغول کار بودند و تند تند نامه هايي را که توسط پيک ها از زمين مي رسيد، باز مي کردند و داخل جعبه مي انداختند. او از يکي از فرشته ها پرسيد: شما چه کار مي کنين؟ فرشته گفت: اينجا بخش در يافت دعاها و تقاضاي مردمه!
    مرد کمي جلوتر رفت. باز تعدادي از فرشتگان را ديد که کاغذهايي را داخل پاکت ميگذارند و
    توسط همان پيک هاي زميني به زمين مي فرستند. پرسيد شماها چه مي کنين؟ فرشته اي
    با عجله گفت: اينجا بخش ارساله. ما رحمت هاي خداوند رو براي بندگان مي فرستيم.
    کمي آن طرف تر چشم مرد به فرشته اي افتاد که بي کار نشسته بود. با تعجب پرسيد: شما چرا بي کارين؟ فرشته با اندوه گفت: اينجا بخش تصديق جوابه.
    مردمي که دعاهاشون مستجاب شده، بايد جواب بفرستن ولي فقط عده بسيار کمي جواب مي دن. مرد پرسيد: چگونه مي تونن جواب بفرستن؟ فرشته پاسخ داد: بسيار ساده، فقط کافيه بگن: خدايا شکر، خدايا شکر!

    [گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]