با سلام مجدد !؟
اول تبريك عرض كنم ، اتنخاب اين چيه وبلاگتان را ، بعد بريم سر متن و متن خوان ، حالا چه اين متن مثلا متن نوشته ي شما باشد و خواننده اش هم مثلا بنده و چه متني كه فرمان اقرا صادر شده برايش كه بقول شما خواننده اش پيامبر اعظم صل الله عليه و اله وسلم است .
خب اصل متن است و شاهد بر عرضم همين متن شما و همينطور خبر اتنخاب شدنش كه مثلا بنده از آن باخبر شدم .
البته اگر قضيه ي اقرا بسم ربك در قرآن هم همين گونه باشد ، يعني مراد شما اين باشد كه يه متني بوده و فرمان اقرا هم براي خواندن آن بوده باشد .
ولي نمي دانم شما بر چه اساسي قضيه را اينگونه گرفته باشيد ؟ يعني از متن شما اين را مي شود فهميد كه يك خواندني و يك خواننده داريم و مسئله اين بود كه كدام اصل است و كدام ... ؟ كه از متن شما هم بر خواسته برداشت مثلا مدير عزيز و گرامي پارسي بلاگ كه فرموده اند :
... ، بنابراين به نظر من كلام وحي و رسول وحي دو مفهومي نيستند كه بتوان يكي را اصيل و ديگري را غيراصيل ناميد، ... .
پس در پرسش شما گرچه آمده كه كدام اصل است ؟ ولي مثلا نيامده كه كدام هم فرع ؟ اين ديگر مانده به اينكه غير اصل را يكي مثل شما مثلا ( سنگ ! ) بگيرد و يكي هم همانطور كه بعنوان مثال عرض شد غير اصيل .
بنا براين فكر مي كنم پاسخ پرسش شما را داده باشم مگر اينكه مراد از اقرا در قران العظيم فقط خواندن بقول شما نباشد ، كه فكر مي كنم همينطورست .
يعني مثل همان كه در پاسخ قبلي بنده براي اين متن آمده مثل : اقرا كتابك ... ، باشد ، بعبارت ساده اينكه وقتي شما خودتان را مي خوانيد كدام اصل است ؟ خودتان ؟ يا خود خواننده ي خودتان ؟
خب چون اين پرسش شما نشده ! حتي با پاسخ قبلي بنده بنابراين فكر نمي كنم نيازمند پاسخي باشد يا ( نقد ) ي بقول شما .
تا بعد ياعلي .