سلام.جالب بود.راست مي گي.آدم هايي هستن كه ماها درموردشون دچارتوهم مي شيم.ارزشي درشون مي بينيم كه واقعاً و حقيقتاً ندارن.اين باعث مي شه به خاطرشون مكث كنيم.براي اينكه بعداً بهتربپريم.چون فكرمي كنيم باوجوداونهابهترخواهيم پريد.ولي بعدازمدتي دست و پامون بسته مي شه.ديگه نه مي تونيم ازاونهابگذريم و نه بپريم.ووقتي اونهارورهامي كنيم تازه بايد خستگي اي كه به خاطراون دست و پاي بسته بهمون دست داده برطرف بشه.تازه دچاردلزدگي و هزارناراحتي مي شيم.تااون رفع بشه ممكنه كلي طول بكشه.ولي بايدبگذريم.اينهاهم بعضياشون پل هستن.اگه قبل ازاينكه فريبشونوبخوريم چشمامونو بازكرده باشيم.ولي قسمت نبوده باشه حقيقتوببينيم تقصيري برمانيست.اينكه قسمت نبوده يعني خواست خدااين بوده كه اونهاسرراه زندگيمون قراربگيرن.اونهاهم پل هستن.ولي فقط زهوارشون دررفته.ولي بايدگذشت.تا به مقصدنهايي رسيد.تلاش لازمه.تلاشي برمبناي عقل.آدم خودش بهترازديگران مي تونه خودشونجات بده.مابايدبه خودمون هم ايمان بياريم.نه فقط به خدا.