• وبلاگ : آدمكها
  • يادداشت : آشنايي قطعه گمشده با دايره بزرگ!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام...

    كاش پيش از اينها چشمهامون رو ميشستيم و شفافتر مي ديديم چون سرنوشت از ازل اينگونه نوشته بوده...كاش ما!!!!!

    وقتي گريبان عدم با دست خلقت مي‌دريد
    وقتي ابد چشم تو را پيش از ازل مي‌آفريد
    وقتي زمين ناز تو را ‌در آسمان‌ها مي‌کشيد
    وقتي عطش طعم تو را با اشک‌هايم مي‌چشيد
    من عاشق چشم‌ت شدم نه عقل بود و نه دلي
    چيزي نمي‌دانم از اين ديوانگي و عاقلي
    يک آن شد اين عاشق‌شدن دنيا همان يک لحظه بود
    آن دم که چشمان‌ت مرا از عمق چشمان‌م ربود
    وقتي که من عاشق شدم شيطان به نام‌م سجده کرد
    آدم زميني‌تر شد و عالم به آدم سجده کرد
    من بودم و چشمان تو نه آتشي و نه گلي
    چيزي نمي‌دانم از اين ديوانه‌گي و عاقلي

    اما حالا هم دير نيست ...الانم ميشه بهتر ديد و عاشقتر شد

    شقايق به روزه