محور عشق دو عالم يا حسينبر يمينت هاشمي خال تو بود
قاب دل را که خدا آماده کردزينتش با نقش تمثال تو بود
يا مولا حسين ع جان
با سپاس از حضورت و پوزش از تاخيرم [گل]
پايدار و عاشورايي باشيد.
سلام. وبلاگتون عاليه. من هم به زودي دوباره سياسي نويسي رو شروع مي كنم.
تا زماني كه فقط به قشري نگري مي كنيم، اوضاعمون همينجوريه!
اميدوارم موفق باشيد.
به نام خداي حقيقت
من معمولاً در مورد اينگونه نوشتن و يا گفتن در مورد مسائل سياسي خيلي گير نميدهم. چون آن را يا از سر بي اطلاعي ميدانم يا از سر بيتقوايي! ولي استثناً وقتي ديدم نظرات خودتان را مطابق نظرات آدم دلقكي مثل ابطحي كه حتي هم فكرهاي خودش هم او را قبول ندارند شگفت زده شدم. آدم مضخرفي كه طرفداريهاي مضحك و انتقادهاي چرتتر او زبانزد خاص و عام در سياست است و تقريباً تبديل شدهاند به مثال!
به هر حال پيشنهاد ميكنم واقع بينانهتر به مسائل نگاه كنيد.اولاً تماس با پيرزن عجوزه(منظور عاجز)با مانعي مثل پارچه از لحاظ شرعي هيچ اشكالي ندارد.دوماً شما كه دم از حرمت مردمي ميزنيد، آيا فقط براي زناني كه مظاهر فساد علني هستند حرمت قائليد؟ آيا ما حرمت نداريم كه ما را چون حيواناتي فرض نكنند و براي جلب نظر شهواني، زنان خود فروش به عرضه خود نپردازند تا ما هم در اين جامعه روي آسايش فكر و خيال را ببنيم؟
سلام
هركس نياز به جايگاهي براي گفتن حرفاش داره. اين را درمعرفي خودم در حسام سرا، گفته ام ؛ دردنياي وب ، گاهي آدم مخاطباني پيدا مي كنه بااينكه غريب هستند و نمي شناسدشون اما براش ميشن همه كس و همه چيز . اونا ميشن آشناترين و نزديكترين فرد زندگيش .
برايت آرزوي سلامت، موفقيت و شاد كامي دارم .
منتظرم دوباره درحسام سرا ببينمت ومي داني كه انتظار سخت است!
با مطلبي درهمين باره باعنوان :حجاب يا اجبار درخدمتيم .البته پست جديد اين نيست باوركن