• وبلاگ : آدمكها
  • يادداشت : شب عشق
  • نظرات : 102 خصوصي ، 229 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    (هـــواي تــــازه )
    اجازه هست؟

    اين پنجره بگشايم

    سوي نور

    سوي کوچه
    سوي باد و درخت

    تا که احساسم غنچه کند

    در هواي تازه عشق .

    بوي کاهگل . بوي باران

    بوي نارنج . بوي سيب ...

    اجازه هست ؟

    اين پنجره بگشام

    سوي هوا ...
    تا که از شاخه صبح بيآويزد

    نفس تازه گل

    و بگيرانم هوايي

    از عطر شکوفه نارنج

    من في البداهه
    خدا را بوئيده ام ...

    اجازه هست ...؟

    بسرايم نام تو را

    که با نفس تازه عشق

    از سمت خدا آمده اي ...

    من در اين

    کوچه باغ خلوت دل

    في البداهه سرودمت

    با خداي خدايان عشق

    عاشق باش

    تاپنجره نفسش

    بوي تو گيرد
    ...علي جان ..نوشتن ترو دوست دارم .
    درسته كه كامنت زياد نمي نويسم ولي ميخونمش