• وبلاگ : آدمكها
  • يادداشت : آدمك بيچاره
  • نظرات : 56 خصوصي ، 168 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    اندر آن سرماي تاريکي

    که چراغ مرد قايقچي به پشت پنجره افسرده مي ماند

    و سياهي مي مکد هر نور را در بطن هر فانوس

    وز ملالي گنگ

    دريا

    در تب هذيانيش

    با خويش مي پيچد ،

    وز هراسي کور

    پنهان مي شود

    در بستر شب

    باد

    وز نشاطي مست

    رعد

    از خنده مي ترکد

    وز نهيبي سخت

    ابر خسته

    مي گريد ، -

    زير بام قايقي بر ماسه ها وارون پي تعمير

    بين جمعي گفتگوشان گرم

    شمع خردي شعله اش بر فرق مي لرزد.