بي تو در قافيه هاي غزلم ميمانم بي تو معلوم نباشد كه كيم مي دانم باز همصحبت يك برگ شدم ميبيني خط به خط ياد تورا ياد تورا مي خوانم و اگر شعر من آغشته شود با نامت سبز خواهد شد اي خوبترين وجدانم من فقط ماندم و احساس و خاكي خونين فكر كن تو ، كه من از سنگ و گچ و سيمانم سرد و بي روح به تصوير جهان ميخندم كاش ميشد كه به عشق تو رسد دستانم... سلام ازت ممنونم که اومدي خوشحالم کردي اميدوارم هميشه شاد باشي بازم منتظرت هستم
سلام علي آقا. مبارك باشه. بالاخره بعد از يه تاخير نسبتا طولاني چشم ما به جمال مطالب،عكس ها و كامنت هاي زيبايتان روشن شد.
از تشريف فرمايي تون به سنگ صبور نيز ممنون. راستش اون مطالب رو (به غير از آخري) برا خنده ننوشته بودم. حالا شما خنديدي جاي بسي خوش وقتي ست. يادم باشه يه بار هم اساسي حال آقايونو بگيرم ببينم بازم مي خندي؟؟شايد اگه يه سر به وبلاگ بازار شپش فروش هاpizza.parsiblog.com بزني بد نباشه. اونوقت ديگه از شدت خنده روده بر مي شي.
راستي شما نگران كلاه بنده نيز مباش دو دستي بهش چسبيدم!!!!!
_________________________
دوست خوبم از اين همه لطفي كه داري ممنون. شوخي هاي بالا رو هم زياد جدي نگير.بازم منتظرت هستم.
راستي با جازه لوگوتونو مهمان وبلاگم مي كنم.
پيروز باشيد و برقرار.
سلام به همه دوستان عزيز...خوش امديد و ممنون كه من كوچيك به همه چيز تشبيه ميكنيد...پاينده باشيد و دلشاد
سلام وخسته نباشي به تو دوست عزيز مطلبه قشنگي بود موفق باشي/
/