سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ : علی
صفحه نخست ایمیل آرشیو

درباره



منوی وبلاگ


لوگوی وبلاگ من






نوشته های پیشین


آرشیو


پیوندهای روزانه


پیوندها


لوگوی دوستان



موسیقی وبلاگ


فهرست موضوعی


جستجو در وبلاگ


بازدیدهای وبلاگ


اشتراک در خبرنامه

HOME

روزای اول آشنایی یه حس و حال متفاوتی داره یه حس خاص و یا شایدم یه حس ناشناختس که خودت م ازش سر در نمیاری و یا ساده ترش این که خودت هم نمی دونی چی می خوای ؛ اون بار اول اولی که می بینیش خیلی عادی و بی خیال باهاش برخورد می کنه ، حتی تو اون برخورد وقتی که می بینی دیگران بهش احترام میذارن و به قول خودمون تحویلش میگیرن کمی مکث می کنی و یه بار دیگه بهش نگاه می کنی و پیش خودت میگی احتمالا از اون آدمایی هست که تو کارش وارده ؛ اما بازم برات فرق چندانی  نداره ، و  اون روز میگذره .
نمی دونی چند وقت میگذره اما یه وقتی میرسه که ، یه وقتی که می بینی همه فکرت اون شده حالا شاید همه همه فکرت اون نباشه اما بیشتر فکرت اون میشه ؛ اونی که در موردش زیاد نمی  دونی ؛ فقط این رو  می دونی که اون هم نسبت به تو بی تفاوت نیست ؛...
اولش خوشحالی از اینکه آدمی مثل اون بهت توجه داره ؛ اما بعدش دو دل میشی و پیش خودت میگی نکنه این تصور اشتباه خودت باشه و تو در نظرش مثل بقیه  باشی،  و این بار تصمیم می گیری وقتی که دیدیش خیلی عادی برخورد کنی و یا شایدم... و چند روزی میگذره و در این چند روز مطمئن میشی که حست درست بوده ؛ مطمئن میشی که این فقط تو نیستی که به اون توجه داری و حالا مطمئنن خوشحال تر از قبلی اما باز ترد ید و سوال های بی جواب میاد سراغت از اینکه واقعا اون چه جور آدمی ؟ میشه بهش اعتماد کرد ؟  و با گذشت زمان اون شناختی رو که لازم هست بهش میرسی ؛ و یه جورایی ته ته دلت می تونی بهش اطمینان کنی ؛ می تونی بهش اطمینان کنی و همراه اون به روزهای قشنگ زندگی سلام کنی...  



نازنین ::: جمعه 87/7/19::: ساعت 12:12 عصر::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی::

طراح قالب
زرین
آسمان
متین
نازنین
>