فاطمه (س) الگوست براى هه آنها ئى که مىخواهند انسان باشند و در جنبه رشد و حرکت در دستیابى به مقام و رتبت سر بر آسمان بسایند. این امر از آن بابت است که فاطمه (س) زنى جامع و در بردارنده همه کمالات و مقاماتى است که آدمى مىتواند بدان دست پیدا کند .
اوالگوى یک زن اسلامى و نمونه مکتب اسلام در رابطه با زنان است. الگوى کار است، الگوى تلاش است الگوى هدفدارى است، الگوى صبر و استقامت است، الگوى عشق و پرستش معبود است. همه چیز و جودش شگفتانگیز است تکّون جنین او، ولادتش، رشدش، تلاش و کوشش و... و همه چیز فاطمه (س) درسآموز است: محبتش، خشمش، مبارزهاش، حق خواهیش، همسر داریش، تربیت فرزندانش، عبادتش، زهد و تقوایش...
بدست آوردن آگاهى در نحوه زندگى و هدفدارى فاطمه (س) از کارهائى است که درباره آن تلاش زیادى صورت نگرفته است و اگر هم باشد در حد بیان وضع خور و خواب و استراحت و گرسنگى و فقر اوست. ضرورتى است که تصویرى داشته باشیم از ساده زیستى او، از اقناع و عزت نفس او، از فقر و اختیارش، از توجه او به دنیا بعنوان وسیله و از تلاشگرى فاطمه (س) که مصداق کامل این آیه قرآن: انک کادح الى ربک کدحا فملاقیه. [3]
او الگوست بدان خاطر که در صحنه زندگى این جهان را مدرسه، میدان آن را میدان کار و تلاش و هدفدارى و خود بعنوان قهرمان در این میدان قرار گرفته است. او دنیا را با همه وسعتش مدرسه و دارالتکمیل ساخت و همه ساعات و دقایق آن را در کلاس آن هشیارانه گذراند.
فاطمه (ص) آن بندهاى است که در نزد خدا آبروئى عظیم و پردامنه پیدا مىکند. تا حدى که خداى به رضاى فاطمه (س) خرسند و به غضب فاطمه (س) غضبناک مىشود، ان الله یرضى لرضاء فاطمة و یغضب لغضبها [70] و نمونه همین سخن در آثار دیگر روایات از اهل شیعه و سنت زیاد بچشم مىخورد. [71]
به امام صادق (ع) گفتند که برخى این حدیث را باور ندارند - آیا قابل قبول است که خداى از خشم فاطمه (س) بخشم آید؟ امام فرمود چرا باور نمىدارید؟ آیا شما باور ندارید که خداى از خشم بنده مؤمن بخشم مىآید؟ فاطمه (س) نیز زنى با ایمان است و طبیعى است خداى از خشمش بخشم مىآید.[72]
فاطمه (س) در پیشگاه خدا و در سایه عبادت قرب و آبرو پیدا کرده و در مثال آبرومندیش این بس که براى او مائدهاى آسمانى نازل مىشد آن هم، نه یکبار و دوبار، بلکه بصورتى مکرر. رسول خدا (ص) بهمراه على مرتضى بر او وارد شدند در حالیکه هر دو بمانند فاطمه (س) گرسنه بودند. ظرف غذائى گوارا در کنار او یافتند. پرسیدند أنّى لکِ هذا؟ این غذا از کجا پدید آمد؟ پاسخ داد من عندالله - از جانب خدا. [73]
هم چنین این سخن از سلمان است که گفت به هنگامى که فاطمة (س) در مسجد قصد نفرین کردن کرد و غضبناک شد. دیدم دیوارهاى مسجد مىلرزد. و امام باقر (ع) فرمود به خدا سوگند اگر فاطمه (س) گیسو مىگشود و لب به نفرین باز مىکرد زمین اهل خود را فرو مىبرد و یا عذاب بر مردم نازل مىشد و این حقیقتى است که پیامبر (ص) به فاطمه (س) فرمود: یا فاطمه ان اله عزوجل یغضب لغضبک و یرضى لرضاک [74].
بخاظر آبرومندیش در پیشگاه خداوند فاطمه (س) داراى مقام شفاعت است، و این سخنى است که پیامبر دربارهاش فرموده بود: جعل الله مهر فاطمة الزهراء شفاعة المذنبین من ام ابیها [75]خداوند مهر فاطمه زهرا (س) را شفاعت گنهکاران امت پدرش قرار داد. (البته بدان شرط که لایق و در خور شفاعت گردند).
امام باقر (ع) فرمود: در قیامت کنار آتش دوزخ، براى مادر ما فاطمه (ع) جایگاهى بلند است که به منظور شفاعت و نجات دوستان مىایستد و گنهکاران به دختر پیامبر پناه مىبرند - و امام صادق (ع) هم در تأیید این سخن فرمود معنى خیر کثیر همین است و او نفع بسیارى را بخاطر آبرومندیش در پیشگاه خدا متوجه امت مىسازد.
در این ادعا جاى تعجب و استبعادى نیست. خداوند این چنین مىکند که به بندهاى مقام عزت و شفاعت مىبخشد، بدون اینکه بندهاى را در آن امر مستقل و یا خود را در این جنبه خلع ید کند. بر خلاف تصور گروهى که آن را محال مىدانند این دعوى مبناى قرآنى دارد بدینگونه که:
جانها بدست خداست (الله یتوفى الانفس حین موتها) [76] ولى آن را در اختیار فرشته مرگ قرار مىدهد بدون اینکه آن حق را از خود سلب کند (قل یتوفیکم ملک الموت اللذى و کل بکم [77] - در امر شفاعت (قل لله الشفاعة جمیعا) [78].
در عین حال به این آیات توجه کنید: من ذاللذى یشفع عنده الا باذنه [79] - ولا یشفعون الا لمن ارتضى. [80]
او درس زندگى را عملاً از پدرى چون پیامبر آموخت و از مادرى چون خدیجه. آن گاه که خدیجه از دنیا رفت پیامبر (ص) با سوده ازدواج کرد و سپس با ام سلمه - ولى امر سازندگى و رشد فاطمه (س) را خود بر عهده داشت و در تربیت، او را به مقامى رساند کهام سلمه گوید به خدا قسم من دخترى با ادبتر و داناتر از فاطمه (س) ندیدهام. [4]
فاطمه (س) شرایط و کیفیت حیات را از پدر و مادرش دیده و مزده آنها را چشیده و نسبت به آن بینش یافته است. بدین نظر نیکو مىداند که در جنبههاى حیات فردى و اجتماعى، در جنگ و صلح، در فشار و آرامش، در فقر و غنا چگونه موضع بگیرد. بویژه که رسول خدا (ص( مراقب است و ترک اولاى او را هم به او تذکر مىدهد و سعى دارد او را الگوى بى نقصى از مکتب خود بپروراند.
پیامبر لمّ امور را به فاطمه (س) یاد مىدهد و فاطمه (س) با شمّ خاصى که دارد از پیامبر (ص) درسها و نکتهها مىآموزد و بدین نظر فردى پخته و کار آزموده مىشود و بعدها خواهیم دید که در عین کمى سن هم چون قهرمانى سالخورده در برابر شرایط ناموزون جامعه مىایستد و نیک مىداند چگونه مبارزه کند.
آن روز که زندگى مشترک خود را با على (ع) آغاز کرد باز هم بر اساس همان فلسفه آموخته از پدر، زندگى را ادامه داد. زندگى ساده و بى دغدغهاى را آغاز کردند که به زیبائى همه صفاهاى روى زمین قیمت داشت. اندیشه شان فراتر از حد زینت زندگى و تهیه ساز و برگ آن بود. وسایل و ابزارى تهیه کرده بودند بسیار ساده و محدود که ما قبلاً در فصل مربوط به ازدواج آنها لیستى از آنها را ارائه کردهایم .
اصل را در زندگى مشترک وصول به فضایل و کسب ملکات مىدانستند نه آنچه را که عامه مردم بدان سرگرمى و دلخوشى دارند. خداوند دعاى پیامبر را در حین رؤیت مهریهشان که فرموده بود: خداوند زندگى رابهمه کسانى که چنین ساده و آسان مىگیرند. مبارک گرداند، اجابت کرده بود. زیرا در کنار هم احساس خوشبختى و سعادت مىکردند و عمرى را در امن و آسایش فکرى نسبت به هم گذراندند .
از آن گذشته چه میمنت و مبارکى از این فراتر که خانهشان خانه قدس باشد، فرزندان آنها، گلهاى سر سبد بوستان انسانى و در طریق هدایت بشر، مزارشان مطاف انسانهاى وارسته است .
آرى، فاطمه (س) این چنین بود که فقدانش براى على (ع) و هم براى بشریت اشک و آه و ناله آورد. على (ع) آن مردى که خورشید گریهاش را ندیده بود و در میدان نبرد در برابر دریائى از دشمن هرگز نلرزیده بود، از شنیدن خبر مرگش لرزید و در کنار جسدش و قبرش گریست
سلام بر تو اى فاطمه (س) که وارث پاکان و نیکانى، سلام بر چهره خاک آلودت، سلام بر سجاده اشک آلودت سلام بر گوهرهاى غلطان چشمان تو که از خوف و خشیت الهى فرو مىریخت، سلام بر دستهاى زخمین و پینه بستهات سلام بر پیشانى به خاک عبادت آغشتهتو، سلام بر صبورى و شکیبائیت.
پی نوشت :
زندگی نامه بزرگ بانوی اسلام حضرت فاطمه زهرا (س) .
منبع : کتاب در مکتب فاطمه (س)
نوشته : دکتر علی قائمی