سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ : علی
صفحه نخست ایمیل آرشیو

درباره



منوی وبلاگ


لوگوی وبلاگ من






نوشته های پیشین


آرشیو


پیوندهای روزانه


پیوندها


لوگوی دوستان



موسیقی وبلاگ


فهرست موضوعی


جستجو در وبلاگ


بازدیدهای وبلاگ


اشتراک در خبرنامه

HOME

دلخوش بودیم آن روز‌ها به پروانه‌ای و بادبادکی.
دلخوش می‌ماندیم به نان گرمی که پدر می‌آورد.
بوی می‌کشیدیم همه‌ی هوای خانه را.
بوی مادر! بوی کبابی که در دیگدان روی فتیله کوتاه چراغ نفتی انتظار بازگشتمان از مدرسه را می‌کشید و ما نمی‌آمدیم چرا که آن دم؛ کتاب‌هایمان را سنگ دروازه کرده بودیم و سر به‌دنبال توپ فریادمان کوچه‌های محله را می‌انباشت .
مادر بود که نگران از دیر کردن‌مان ،چادر نمازش را به سر انداخته و کوچه‌های خاکی محله را زیر پا در می‌کرد تا پیدایمان کند بعد حکایت دست او بود و آستین ما ، کشاکشی آمیخته به التماس و خنده .
به گاه تشر‌های پدر نیز باز برایمان پناه بود و هم پناهگاه .
در خم خاکی کوچه‌ها قد کشیدیم و او (مادربزرگ) پیر و پیرتر شد اما هنوز بر روی قرآنش خم می‌شد و هنوز حافظ می‌خواند .
- چشم‌هایم کم‌سو شده مادر!
بازگشتیم. برایش از شهر عینک آوردیم. گلستانش را آورده بود تا حکایتی بخواند .
به کوچه زدیم به واکاوی به یافتن بخشی جامانده از ما در پشت دیوار‌های کوتاه مدرسه شهیدمفتح! محله اما دیگر آنی نبود که ترکش گفته بودیم .
کوچه‌ها آسفالت شده بود اما خالی از رنگ و بوی قدیمی بی بوی عطر یاس و پیچ امین الدوله.
نه میراب مانده بود و نه دوره گرد و طحاف تا که آوازشان کوچه را باز پرکند که گل به سر دارم خیار!
سوپر مارکتی دو نبش همه احتیاجات را با تلفنی می‌آورد و سالن‌های پیتزا فروشی با لقمه‌هایی غریبه انباشته از پنیر‌هایی که کش می‌آید! با بوی غربت آدم‌های خسته ای که با شنیدن نمره نوبتشان خاموشانه سینی پلاستیکی سهم خویش را از گارسون می‌ستانند و در سکوت یا همهمه‌ای بی‌روح با چنگالی پلاستیکی بر بشقاب‌های کاغذی خم می‌شوند و در کشاکش کش لقمه‌ها!
یاد عطر پلو زعفرانی و قورمه سبزی مادر را با بغضی پنهانی فرومی‌دهند و سیرمی‌شوند از این همه زندگانی!!
دامن امن مادر کجاست؟ کجاست آن روزها که باز گم شده‌ایم. در غربت شهر‌های بی‌رحم. در همهمه‌ی بخشنامه‌ها و روزنامه‌ها و تقویم‌ها و رادیوها.در این همه فریادهای پوچ و تهی مدعیان . کجاست آن آزادی و ایمان. مادر فراموش شده است و ما... گم شده‌ایم .
نسلی گم‌شده. این روز‌ها زندگی چیزهایی کم دارد. خیلی چیز‌ها. این طور نیست !؟
 

آدمکها



علی ::: سه شنبه 87/2/3::: ساعت 2:24 عصر::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی::

طراح قالب
زرین
آسمان
متین
نازنین
>