نازنين عزيز درود و سلام
در آن کوچه باران زده معصوميت .....در يادمان نبود كه روزگاري طفلكي را در مقابل ديدگانمان خواهيم داشت كه با طعم لبخند بيگانه است.... آخر با من بگو... به كدامين گناه او بيخانه است؟!!
...واي بر ما كه چه آسان باز هم از ياد ميبريم
با ايمان به روزهاي دلبستگي تا پپوستگي