سلام
خواندن پست شما دو سئوال را در ذهن من ايجاد كرد.
يا ما بايد غرب را الگوي خود قرار دهيم يا نه.
اگر قرار است در اموراتمان درست و غلط از غرب پيروي كنيم، مثلا همين آزادي بيان كه شما اشاره كرده ايد و با بيان منع صحبت در باره هولوكاست، برخي مقدس گرايي هاي حاكم در جامعه را توجيه نموده ايد؛ آنوقت خيلي مسائل ديگر هم مطرح مي شود. اتفاقا خيلي از حقوق شهروندي كه آنجا رعايت مي شود و اينجا.
اما من معتقدم ما الگو ها و ارزشهاي زيادي داريم و نيازي به متشابه شدن به آن ها نيست.
اگر در غرب در معناي آزادي بيان خلط شده است دليل موجهي نيست براي انيكه ما هم در اينجا فقط اجازه بلند شدن صداهايي را بدهيم كه خواب خوشمان را آشفته نسازد.
تو مي داني اين اساتيدي كه اخراج مي شوند به كدام مقدسات توهين كرده اند؟ هرچند اگر مقدساتي هم بوده من معتقدم مقدس گرايي آدمها را از فكر كردن باز مي دارد. فرصت نمي كنند در مورد درست يا غلط بودن آن چيز يا كس فكر كنند چون مقدس است!
در غرب كسي قيم اسلام نيست. كسي براي بدحجاب ها پرونده سازي نمي كند. كسي به خاطر نماز نخواندن از گزينش رد نمي شود .... اما چرا اسلام در غرب در حال گسترش است. چرا اقبال زنان در كشورهاي غربي و اصلا همين تركيه همسايه مان سير صعودي طي مي كند. چرا ميزان استفاده از لوازم آرايشي در ميان زنان اروپايي اينقدر كاهش يافته؟
تو مي داني چرا؟
ديكتاتورمآبي راه به جايي نمي برد حتي اگر واژه مقدسات را هم يدك بكشد.
كه بد دفاع كردن از دشمني كردن و بدگويي كردن بدتر است
به اميد روزي كه از شنيدن صداي مخالف نترسيم از نقد شدن فرار نكنيم و واژه مقدسات را از ذهن هايمان براي هميشه خط بزنيم.
پايدار باشي