• وبلاگ : آدمكها
  • يادداشت : از زنان تا بحران
  • نظرات : 12 خصوصي ، 113 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    به نام خداي حقيقت

    من معمولاً در مورد اينگونه نوشتن و يا گفتن در مورد مسائل سياسي خيلي گير نمي‏دهم. چون آن را يا از سر بي اطلاعي مي‏دانم يا از سر بي‏تقوايي! ولي استثناً وقتي ديدم نظرات خودتان را مطابق نظرات آدم دلقكي مثل ابطحي كه حتي هم فكرهاي خودش هم او را قبول ندارند شگفت زده شدم. آدم مضخرفي كه طرفداري‏هاي مضحك و انتقادهاي چرت‏تر او زبانزد خاص و عام در سياست است و تقريباً تبديل شده‏اند به مثال!

    به هر حال پيشنهاد مي‏كنم واقع بينانه‏تر به مسائل نگاه كنيد.
    اولاً تماس با پيرزن عجوزه(منظور عاجز)با مانعي مثل پارچه از لحاظ شرعي هيچ اشكالي ندارد.
    دوماً شما كه دم از حرمت مردمي مي‏زنيد، آيا فقط براي زناني كه مظاهر فساد علني هستند حرمت قائليد؟ آيا ما حرمت نداريم كه ما را چون حيواناتي فرض نكنند و براي جلب نظر شهواني، زنان خود فروش به عرضه خود نپردازند تا ما هم در اين جامعه روي آسايش فكر و خيال را ببنيم؟

    پاسخ

    بنظر من شما حرمت نداري.چون براي يک سيد حرمت و ابرو قائل نيستي .و از لحاظ تقوايي فکر کنم خيلي مشکل داريد.به اين سادگي تهمت نزن و با ابروي سادات بازي نکن...بجاي اين حرفها سعي کن حقيقت را ببيني.نه اينکه حرفهاي تحميل شده را بازگو کنيد.