درود بر ايرانيان آزاد انديش
دوست خوب من - از اين كه زحمت كشيدي و جواب من رو نوشتي سپاسگذارم . خدا را شكر كه شما راه و دين خود را انتخاب كردي و بر اين انتخاب مسرور . ولي من راه و دين را از پدر به ارث بردم - آنگاه كه در قرآن خواندم كه هنگام دعوت هر پيام آور - كفار و مشركين در جواب پيام الهي مي گفتند كه ما قرن هاست كه به راه پدرانمان رفتيم و بر اين مقابله پيش ميرفتند تا قرستاده خدا را از بين ميبردند ولي راه خدا را نمي پذيرفتند . و اصولا ظهور هر پيامبر را به فال بد مي گرفتند و عامل نحوست . به اين صرافت افتادم تا دست از دين ارثي بكشم و اگر بخواهم دوباره شيعه هم شوم با ديد باز و با آشنائي كامل ، به اراده خود ،راهم را انتخاب خواهم كرد . و بعد از تحقيقات 20 ساله علاوه بر آن 20 سالي كه به تبع پدر و راه وي ( كه خداوندبه لياقت پيروي بي چون و چرا ولي كور كورانه از اسلام داشته و از تندروهاي مذهبي كه هيچ سخني و سئوالي از مذهب را برنميتابد و الان در سن هفتادو پنجسالگي و بعد از بازنشستگي در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ، در شبانه روز به خواندن نماز مشغول است ) بساطمان قرآن و حديث و دعا و فرستادن لعنت بود و پدر بيشتر روضه را دوست ميداشت و مطمئن بود كه هر كس بر حسين ع قطره اشكي بريزد جهنم بر وي حرام ميگردد . هشت سالم بود كه بعلت وابستگي قومي آخوندهائي كه از ترس پرت شدن از طبقات حوزه علميه قم (فيضيه )چند تن از بستگان دور با كت و شلوار ( كت و شلوار در زمان شاه براي آخوند ها حرام بود ) و ريش هاي تراشيده به منزل ما پناه آوردند و قصه عجيب هم نشيني در چند روز خميني را در نظرم يك رهبر الهي و شاه دشمن مردم جلوه كرد . چرا كه ميديدم كه پدر چگونه با احساس دست آخوندها را ميبوسد و بر اين بوسه افتخار ميكند تا آن جا كه من هم يك بار كه تحت تاثير سخنان سياسي يكي از همين برادران در مسجد ايستگاه آزادوار در مسير راه آهن تهران مشهد ، دست اين آخوند كه بعدها هم به سمت قاضي شرع صحن مقدس در نظام اسلامي منصوب شد ،را بوسيدم و چه آزاري براي خودم از ناحيه ذهن درست كردم . بماند . خواستم بداني كه من آن لياقتي را كه شما به آن مفتخريد را تجربه كرده ام و براي اثبات لياقت كمترين بهائي كه پرداختم چهل سال زندگي بود ،همراه با عدم درك زندگي و در حقيقت به جاي اين كه من زندگي را بكنم اين زندگي بود كه به كردن من مشغول يود و من مفعول در هم خوابگي با ديوي شده بودم كه خاتم ازسليمان ربوده بود و بعد ........................ با رهجويان گمنام ميتوانيد ضمن فايل و بسته بندي كردن راهي كه وارث آن بوده ايد ، اقدام به شناخت كنيد .حق حق