• وبلاگ : آدمكها
  • يادداشت : فرياد !!!
  • نظرات : 7 خصوصي ، 155 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    مي تونه آخرين نفس يه مرض سرطاني باشه که خونش پر از
    عقده ها و بدبختي هايي که توش شناورن !
    يا فشاري که بعد از خالي شدن زير پاي يه اعدامي مي خواد کله شو منفجر کنه !
    يا مي تونه مثل جون کندن کسي باشه که داره خفه ميشه و زمين و مي کنه !
    يا شايدم مثل يه قوطي خالي واليوم !!
    يا حتي اون لحظه ايي که از طبقه ي هفدهم داري پائين و نگاه مي کني !
    شايدم يه کاسه ي پر از آب و خون که يه دست توش افتاده که رو مچش
    يه چاک عميق خورده !
    به هر حال هرچي که تو مخته ! بهتره که فراموش کني و
    بذاري خاطره هاش کم کم غرقت کنن و نفست و بگيرن ...(سعيد قنبري )