نگه کردن به رويم نيم ساعت همي ارزد هزاران ساله طاعت
سلام بالاخره بعد از مدتي تاخير بروزکردم با پيمانه اي دگر با مولاناخوشحال مي شوم عنايتي نموده نظري ابراز فرماييد
زان مي که ز بوي او شوريده و سرمستم درياب مرا ساقي والله که چنينستم
اي ساقي مست من بنگر به شکست من اي جسته ز دست من درياب کز آن دستم
بشکست مرا دامت بشکستم من جامت مستي تو و مستي من بشکستي و بشکستم اي جان و دل مستان بستان سخنم بستان گويي که نه اي محرم هستم به خدا هستم
پر کن ز مي پيشين بنشين بر من بنشين بنشين که چنين وقتي در خواب همي جستم
جان و سر تو يارا بر نقد بزن ما را مفريب و مگو فردا بردارم و بفرستم
والله که بنگذارم دست از تو چرا دارم تا لاف زني گويي کز عربده وارستم
خواهم که ز باد مي آتش بفروزاني خواهم که ز آب خود چون خاک کني پستم