سلام دوست عزيز000
چون باز برکشيد سر از پشت کوهسار هنگام صبح جام بلورين آفتاب آن گرد تک سوار غرق سلاح گشت و به ميدان جنگ رفت تا بسترد ز نام وطن گرد ننگ رفت دشتي سپاه چشم بهراهش در انتظار ايد اگر سوار پيروزي است و فتح شادي و افتخار گر برنگردد ؟ آه چه فرياد و شيون است تا دوردست ملک لگد کوب دشمن است خورشيد سر نهاد بهبالين کوهسار آهنگ خواب داشت تا ايد آن وسار دشتي سپاه چشم براهش درانتظار ناگاه برخاست گرد راه از دوردست دشت ميان غبار راه آمد سوي سپاه يک اسب بي قرار يک اسب بي سوار وبلاگ راز پرواز آپديت شد000
منتظر شما دوست گرامي هستم