• وبلاگ : آدمكها
  • يادداشت : آغازي ديگر
  • نظرات : 18 خصوصي ، 103 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    تنهاي ،تنهايم دراين وادي ندارد کس از من يادي

    گذر مي کنند همچو بادي بادي ولي ندارند از من يادي

    روزگاري د راين وادي همه کس مي کرد بر من يادي

    چه شد ياران را که کردن مرا بي پر و بالي

    روزگاري ساکن کوهي بودم،بت عربده جويي بودم

    در ميان دوستان من براي خود پادشهي بودم

    عاشق ياري و دلبرده جمالي بودم

    ديوانه و سرگشته ايام جواني بودم

    يار من از ميان شاهان بود من

    من بچه کوهي سربلند در پي ديدار بودم

    مردمان شهر با خود مي گفتند: گدا را چه به شاه بازي

    ولي اندر درون خود همچو اتشفشاني بودم

    طلب يار داشتم،غمزه ديدار

    سر خورد شده عيار و اصحاب

    *************************