• وبلاگ : آدمكها
  • يادداشت : آغازي ديگر
  • نظرات : 18 خصوصي ، 103 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    مسافراني بي مقصد--

    وصندلي هايي که از ازل ِ خاطره ام،

    جايي نداشتند!

    کودکي گرسنه از مادر بوي نان داغ مي خواهد...

    جواني،

    --دست در زير چانه --

    بر بخار شيشه، نقش تشنگي ماهي را مي کشد...

    پيرزني دلخوش، پياله اي به همسفرش مي بخشد در راه

    پياله اي خاموش...
    -- وپُر--
    از خالي ِ رويا.


    من اما...

    هنوزايستاده در کنار آخرين رديف ازخفقان قلبم

    فريادي مي زنم:

    «آقا همين ايستگاه جهان نگه دار...
    پياده مي شم!»