ما هم شکسته خاطر و ديوانه بوده ايم
ما هم اسير طره جانانه بوده ايم
ما نيز چون نسيم سحر در حريم باغ
روزي نديم بلبل و پروانه بوده ايم
ما هم به روزگار جواني ز شور عشق
عبرت فزاي مردم فرزانه بوده ايم
بر کام خشک ما به حقارت نظر مکن
ما هم رفيق و ساغر و پيمانه بوده ايم
اي عاقلان به لذت ديوانگي قسم
ما نيز دل شکسته و ديوانه بوده ايم