• وبلاگ : آدمكها
  • يادداشت : آدمك
  • نظرات : 42 خصوصي ، 156 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    گاهي اوقات خدا مي شوم

    جاي خدا که مي نشينم آن بالا
    سرم گيج مي رود
    از آن بالا همه چيز شبيه هم است
    آدم ها نقطه هاي سياهي هستند که تند و گاهي هم آهسته به اين سو آن سو مي روند
    گاهي خريد سبزي قورمه سبزي
    و گاهي هم قرار هاي عاشقانه
    آدم ها به بالا نگاه نمي کنند
    مي دانم خدا چشم هاي آدم ها را دوست دارد
    انگار آدم ها
    همان نقطه هاي سياه شلوغ
    روي زمين دنبال سکه هاي طلا مي گردند

    من اگر جاي خدا بودم
    چشمان خسته ام را مي بستم
    و روي ابرهاي مخملي نرم و سفيدم
    براي هميشه مي خوابيدم
    کاش اين بالا داروخانه اي هم بود
    سرم درد گرفت