سلام
زيبا بود مثل قبل
درود
فصل خزان باز آمد!و چه زيبا فصل ها ي رنگين پروردگار پشت ديگري مهمان خانه هايمان مي شوند.با آمدن پاييز امسال ، يک سال از خاطرات تلخ و شيرينمان دور شديم.اميد بر آن بدار که بهار و پاييز زندگيمان پر برکت و پر ثمر با شند زيرا که ما انسانيم و با خداوند عهدکرده ايم بار آسمان بر دوش کشيم پس حال که او هم به ما تدبير اين امانت داري را عطا نمود بايد مردانگي خود را با بزرگ مردان تاريخ بياميزيم ، بلکه حکمت اين فصل خزان را نيز بيش از پيش دريابيم.
سرزمين ادبيات منتظر حضور سبزتان خواهد ماند
تا درودي دوباره بدرود
با سلام به نويسندگان وبلاگ "آدمک ها"
خوشبختانه زماني دست داد تا تمامي مطالب صفحه نخست انديشگاهتان را بخوانم. گزينش هاي بسيار خواندني. مخصوصا مناظره سقراط و آگاتون درباره عشق و داستان لبخند زدن زنداني به زندانبانش و رهايي از زندان.
دوستان عزيز بنده با افتخار و البته اجازه شما لينک وبلاگتان را در ليست پيوندهاي اشتياق قرار مي دهم.
با احترااام
باران بهانه اس...
آسمان را هوس بوسه زدن بر خاك است...
آسمان از دوري زمين است كه ميگريد....
چه زيباس كه آدم زير بارون دعا كنه و كمتر از يه روز به اجابت برسه......
التماس دعا....يا علي...
اميدوارم فرداهاتون هم هميشه مثل امروزتون باعث شادي و مسرتتون و مايه شکر به درگاه الهي باشه