ديدي که سوختم
ديدم که سوختي
ديدي که بند بند من از تشنگي گسست
ديدم که چشم سرخ تو ، رگبار گريه را
لغزاند پشت دست
با آنکه پشت پنجره ماندم ، تا صبح
با آنکه پشت پنجره خواندي تا صبح
[گل]