جمهوري ديكتاتوري . اسلامي كثيف
http://www.youtube.com/watch?v=787kEY8JcVI
http://www.youtube.com/watch?v=tXhX376VKvw&feature=related
http://www.youtube.com/watch?v=bMjHDdBmMDU&feature=related
http://www.youtube.com/watch?v=lcNmVgBRMS8
http://www.youtube.com/watch?v=dsrp5i_nfhQ&feature=related
http://www.youtube.com/watch?v=j62PPv9j8mk&feature=related
دروغهاي خميني كثيف
http://www.youtube.com/watch?v=JUIjBl1ZOZs&eurl=http
http://www.youtube.com/watch?v=cnXdndDIFeM&feature=related
تو كجاي دنيا اين كارها را ميكنند توي هزار قرن بيش هم از اين كارها نميكنندتو كجاي دنيا سنگسار اسلام كثيف و جمهوري كثيف تر اسلامي آبروي ايران را بردند ايران يك كشور عقب افتاده و بي فرهنگ جلوه ميدهند كجاي دنيا اينطوري به ملتش ظلم ميكنندكجاي دنيا بول ملت را به كشورهاي ديگر ميدهند و ملتشان در فقر و گرسنگي به سر ميبرندحرف ايراني وطن برست لعنت بر اسلام كثيف لعنت بر خميني لعنت بر خامنه اي وطن فروشان لعنت بر محمد لعنت برقران لعنت بر هرجي اسلامي كثيف لعننت بر جمهوري ديكتاتوري وطن فروش دين برست اسلامي
بسم الله الرحمن الرحيم
حسبنا الله ونعم الوکيل
خداحافظ
سلام زرين عزيز
نميدوني چقدر خوشحالم از اينکه اين نوشته رو دارم ميخونم
چون تمام اين روز نگران و پريشان بودم با خوندن اين نوشته
دلم مالامال از اميد شد
دستت درد نکنه
انگار خدا توسط تو ميخواسته به من پيغام بده
خدارو شکر
مرسي دوست خوبم
توکل کن
تفکر کن
انگاه مي بيني که دستهاي خداوند قبل از تو شروع به کارکرده اند
شاد باشي عزيزم م
يا حق
يک بحر ... سرشک بودم و عمري سوز افسرده و پير مي شدم روز به روز با خيل گرسنگان چو همرزم شدم سوزم : همه ساز گشت و شامم همه روز
گل سرخي به او دادم ، گل زردي به من داد براي يک لحظه ناتمام ، قلبم از تپش افتاد با تعجب پرسيدم : مگر از من متنفري ؟ گفت : نه باور کن ،نه ! ولي چون تو را واقعا دوست دارم ، نمي خواهمپس از آنکه کام از من گرفتي ، براي پيدا کردن گل زرد ، زحمتي به خود هموار کني
سرشك
پرسيدم از سرشک ، که سرچشمه ات کجاست ؟ناليد و گفت : سر ز کجا ز چشمه از کجاست ؟ لبخند لب نديده ي قلبم که پيش عشق هر وقت دم زخنده زدم ، گفت : نابجاست
هشت سال پيش از اين بود که از اعماق تيرگي از تيرگي اعماق و نظامي که مي رفت تا بخوابد خاموش ، و بميرد آرام ناله ها برخاست از اعماق تيرگي آنجا که خون انسانها ، پشتوانه ي طلاست وز جمجمه ي سر آنها مناره ها برپاست ناله ها برخاست مطلب ساده بود سرمايه ،خون مي خواست مپرسيد چرا ، گوش کنيد مردم علتش اين بود ... علتش اين است و اين نه تنها مربوط به هند و چين است بلکه از خانه هاي بي نام ، تا سفره هاي بي شام از شکستگي سر جوبه ي دار خون آلود ، تا کنج زندان از ديروز مرده ،تا امروز خونين تا فرداي خندان از آسياي رميده ، تا افريقاي اسير حلقه به حلقه ، شعله به شعله ، قطعه به قطعه زنجير به زنجير بر پا مي شود توفان زندگي توفان زندگي ، کينه ور و خشمگين بر پا مي شود پاره مي کند ، زنجير بندگيتا انسان ستمکش ، بشکند بشکافد از هم ، سينه ي تابوت خراب کند يکسره ، دنياي کهن را ، بر سر قبرستان قبرستان فقر ، قبرستان پول و بندگي استعمار ، بيش از اين ديگر نکند قبول ! نکند قبول مي لرزد آسمان ... مي ترسد آسمان و زمان ... زمان و قلب زمان و تپش قلب خون آلوده ي زمان ، تندتر مي شود تند ، تر دم به دم و روز آزادي انسان ستمکش نزديکتر مي شود قدم به قدم
به هر آنچه كه مي گوييم ايمان داشته باشيم.
در صورتي كه ايمان نداريم. گفتارمان را در جهت ايمان تغيير بدهيم.
نيمه شب در حادثه ي غرق شدن كشتي اي در درياي طوفاني- همه در وحشت مرگ - هراسان در حركت و فرياد زدن بودند.
كودكي از خواب بيدار شد!
گفت كودك:چه شده است؟
مادر گفت: كشتي در حال غرق شدن است...
كودك در حاليكه سرش را به بالش مي سپرد - چشمانش را بست و بآرامي چنين گفت: هيچ اتفاقي نمي افتد - پدر من ناخداي كشتي ست و سكان در دست اوست.
كودك نا خدا چنين ايماني داشت.
منه با خدا چنين ايماني دارم گر - چو كودك باشم.
سلام زريين عزيز..بسيار مطلب پخته و پر محتوايي و قابل فکري بود.بنظرم بيشتر بايد روي اين مطلب فکر بشه تا خونده بشه...خسته نباشي.درپناه حق باشيد