السلام عليک يا اباعبدالله الحسين (ع)
روايت است وقتي ذوالجناح (اسب
مخصوص ارباب) بي سوار
از ميدان بازگشت ، حضرت رقيه تا
صداي پاي اسب پدر را
شنيد سمت ذوالجناح دويد
ذوالجناح تيرهائي بر بدن داشت
و تا نزديک حضرت رقيه رسيد آرام شد
سرخود را سمت حضرت رقيه پائين
آورد
و حضرت رقيه در گوش ذوالجناح
مطلبي فرمودند که
ذوالجناح سر خود را بر زمين گذارد و
مــُـرد
ميدانيد حضرت رقيه چه فرمودند که
ذوالجناح با زخم تير خود را
به خيام (خيمه ها ) رسانيد ولي با
جمله اي از پا افتاد ؟
حضرت رقيه فقط سوال کردند :
بابا کجاست ؟