سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ : علی
صفحه نخست ایمیل آرشیو

درباره



منوی وبلاگ


لوگوی وبلاگ من






نوشته های پیشین


آرشیو


پیوندهای روزانه


پیوندها


لوگوی دوستان



موسیقی وبلاگ


فهرست موضوعی


جستجو در وبلاگ


بازدیدهای وبلاگ


اشتراک در خبرنامه

HOME
زن کشاورزی بیمار شد،کشاورز به سراغ یک راهب بودایی رفت از او خواست برای سلامتی همسرش دعا کند.
راهب دست به دعا برداشت و از خدا خواست همه ی بیماران را شفا بخشد.
ناگهان کشاورز دعای او را قطع کرد و گفت: صبر کنید!از شما خواستم برای همسرم دعا کنید و شما دارید برای همه ی بیماران دعا می کنید!
راهب گفت:من دارم برای همسرت دعا می کنم.
کشاورز گفت:اما برای همه دعا کردید،با این دعا ممکن است حال همسایه ام که مریض است،خوب بشود و من اصلا از او خوشم    نمی آید.
راهب گفت:تو چیزی از درمان نمیدانی،وقتی برای همه دعا می کنم دعاهای خودم را با دعاهای هزاران نفر دیگری که همین الان برای بیماران خود دعا می کنند،متحد می کنم،وقتی این دعاها با هم متحد شوند،چنان نیرویی می یابند که تا درگاه خدا می رسند و سود آن نصیب همگان می شود.

دعاهای جدا جدا و منفرد،نیروی چندانی ندارد و به جایی نمی رسد!



نازنین ::: پنج شنبه 89/9/18::: ساعت 12:22 عصر::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی::

عاری از هر غم و اندوهی ؛ بی هیچ دغدغه ی ؛ با آسودگی خیال در کوچه پس کوچه های ذهن خود
چون نسیمی لحظه ها را بی هیچ شمارشی پشت سر گذاشته ؛ و زندگی را با عشق و امید سپری می کنی.
برای رسیدن به فرداهای شیرین ؛ رسیدن به رویاهای قشنگ زندگی برای ساختن ایند ه ی بهتر؛
برای ساختن بهترین ها و دوست داشتنی ترین ها ...
و در این گذر راه سبز و دل انگیز ؛ رودی زلال پراز عکس شمعدانی ها ؛
چون سفره ی رنگین در مقابل دیدگانت پهن میشود؛
حسی از شور و آرامش همراه بازمزمه های پرندگان؛سراسر وجودت را در بر می گیرد
حسی از جنس شبنم های صبحگاهی ؛ حسی از گلبرگ های لطیف بهاری؛ حسی از تازه ترین ها؛
وتو نیز همراه با لطیف ترین احساس ها ؛ با لطافت لحظه ها را می پیمایی
و همچنان پیش میروی ؛ میروی ؛ میروی تادر شبی مهتابی ؛به یاد زلالی رود شمعدانی ها می ایستی و به شب می نگری
به شبی که مهتاب دیگر نیست ؛ رود نیست؛ شمعدانی نیست؛
تنها خاطره ی از رودی زلال چون ستاره ی شب بر تو چشمک زده و سپس پشت ابرها از نظرها ناپدید میشود؛
و باز پیش میری بی آنکه به رودهای زلالی که در مقابل دیدگانت ایستاده اند توقف کنی
به کجا و تا به کی؟



نازنین ::: یکشنبه 89/7/11::: ساعت 8:11 عصر::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی::

وقتی از صبح تاشب به کارهایی که انجام دادی خوب خوب فکر میکنی ؛ 
می بینی همه کارهای که انجام میدی به خاطر رضای خداوند نبوده ؛
تو تموم کارای که کردی و میکنی به دنبال نفع و ضرر اون کار؛ در این دنیا
یا اون دنیا می گردی ،
هیچ کارمون بدون داشتن انگیزه شخصی نبوده و نیست.
پس رضایت خدا کجای اعمال منفعت طلبانه ما هست ،
وقتی شروع به خالص بودن اعمالت می کنی می بینی چقدر سخته
که بخوایم اعمال و رفتارمون فقط و فقط به خاطر خدا باشه؛
چقدر سخته که بخوایم بدون در نظر گرفتن منفعتی ؛ اعمالمون خالص واسه خود خدا باشه؛
و زمانی که تصمیم به خالص بودن اعمالت ؛ اون هم خالص و بی ریا واسه خود خود خدا قدم بر میداری
حسی نو از تازه شدن رو در وجودت حس میکنی
حسی که ته به حال اون رو تجربه نکردی...



نازنین ::: دوشنبه 89/6/22::: ساعت 9:36 عصر::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی:: ررضای خدا

چه ساده دیگران را مورد بازخواست قرار میدهیم و بی هیچ عدلی حکم صادر می کنیم؛
بی تکلف و بی قید دیگران را استنتاق کرده و در موردشان قضاوت می کنیم
بی هیچ لطف و ادراکی ؛ به هیچدرک و همیاری.
ساده چون وزش نسیمی در بهار ؛ باید و نباید ها را بی هیچ لطافتی برزبان می آوریم ؛
باصلابت و سوزان همچون سوز سرما درزمستان دیگران را مورد انتقاد قرار داده
و به پای میز محاکمه می کشانیم و غافل از خود و کردار خویشتنیم.
غافل از بایدها و نبایدهای خویش در گمراهی به سر می بریم ؛
و لحظه های خود سازی خویشتن خویش را بی دریغ وفق قضاوت در اعمال و رفتار دیگران می نمائیم.
و این قضاوت های نابجا ما را از خویشتن خویش جدا کرده و در پریشانی ذهن خود شناور می شویم ,
و این عیب جویی ها مارا از اصل کمالات انسانی , از لطافت خوب زندگی ،
از ارزش ها و باورهای پاک و بی آلایش دور کرده
و به انسانی بی کمال,عاری از احساسات ناب انسانیت؛ تبدیل می کند.

خدایا:
به من کمک کن تا هروقت خواستم درباره راه رفتن کسی قضاوت کنم، قدری با کفش های او راه بروم



نازنین ::: سه شنبه 89/6/16::: ساعت 10:0 صبح::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی:: قضاوت

دوران کودکی یکی از شیرین ترین و لذت بخش ترین دوران زندگی اکثر آدماست.
دنیای پاکی که معصومیت و یکرنگی در اون حرف اول و آخر رو میزنه.
واسه همین هست که آدما وقتی یاد دوران  شیرین کودکی می افتن شیرینی اون رو بعد از گذشت سال ها همچنان حس می کنن و دلشون می خواد دو باره برگردن به همون دوران.
اما واقعا چرا؟ چرا میخوایم از اینی که در حال حاضر هستیم بگذریم و برگردیم به گذشته و یا آینده؟
درسته که هر چی که بزرگتر میشیم آدمایی رو می بینیم که صداقت و پاکی  و یا به عبارتی آدمیت رو فراموش کردن و هر چی که می بینیم خصلت ها و رفتارهای زشت و دل شکن هست ؛
درسته که هر چی بزرگتر میشیم آدمایی رو می بینیم  که محبت رو از یاد بردن ، آدمایی که به دنبال هر چی هستن غیراز انسانیت و محبت و دوستی و پاکی هست.
اما همه که بد نیستن ، همه آدما که کودکی پاکش رو کنار نذاشتن.
هستن آدمای پاک و خوبی که درست مثل دوران خوب کودکی هنوز هم در این زمونه مادی پاک و معصوم باقی موندن یا به عبارتی آدمیت رو فراموش نکردن.
مهم این هست که وقتی آدما بزرگ میشن بتونن همچنان خوب باشن بتونن مثل بچگی هاشون محبت رو زمزمه کنن.
مهم این هست که وقتی که آدما بزرگ میشن آدمیت رو فراموش نکنن و از خدا بخوان که بزرگ شدن و بزرگ بودن رو بهشون بفهمونن.
مهم این هست که در هر سن و سالی که هستیم از بودنمون راضی باشیم و اگر کمی و کاستی در رفتار و کردارمون هست اصلاحش کنیم.
مهم انسان بودن در هر دوره ای هست چه کودکی و چه بزرگ سالی...

نازنین ::: یکشنبه 89/2/5::: ساعت 2:0 عصر::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی:: کودکی، آدمیت، انسان بودن

ازدواج یکی از نعمت های خوب خداست که جهت زندگی بهتر از این زندگی در اختیار انسان ها قرار داده شده.
حال اگر از این نعمت درست استفاده بشه مسلما شیرین و رضایت بخش هست و اگر هم ...
ازدواج یعنی با هم بودن ؛ همراه هم بودن ؛ در کنار هم بودن ؛ هم دل و همزبون بودن
ازدواج یعنی در هر شرایطی و در هر زمان و موقعیتی با هم و در کنار هم برای بهتر زندگی کردن تلاش کنیم ؛ با هم یکدل و یکرنگ بودن برای لحظه لحظه های زندگی
ازدواج یعنی ما شدن ؛ با هم و همراه شدن
یعنی من و تو ما بشیم ؛ واسه رسیدن به خود خدا  دست به دعا بشیم
اگه
قرار باشه در این زندگی این ما شدن ها من بشه ؛ اگه قرار باشه زندگی رو بر
طرف مقابلمون سخت بگیریم و یا به عبارتی این با هم بودن در حرف باقی بمونه
و در عمل در زندگی من برقرار باشه ؛ با هم بودن ها حذف بشه  و تنها من
تصمیم بگیره ؛ تنها بودن ها و تنها لحظه ها رو سر کردن برجا بمونه ؛ مسلم
هست که توصیه مون به دیگران حذر از مقوله ازدواج هست ...

ازدواج یعنی احترام به همسر ، به عبارت بهتر احترام به خودت ؛ احترام به انتخاب خودت ؛ احترام به
کسی  که جزی از وجودت میشه ؛ که هر چه قدر این  تکریم و احترام کم باشه ؛
در واقع بی احترامی به خودمون و شخصیتمون هست ؛ هر چی بی احترامی و بی
توجهی در زندگی بیشتر باشه زندگی سست تر وملال آور میشه؛

ازدواج یعنی با هم از بس مشکلات بر اومدن با هم لحظه های شیرین رو شیرین تر کردن.
یعنی با هم و در کنار هم بهترین ها رو واسه هم خواستن. 
وقتی ازدواج رو انتخاب یک دوست ثابت و همیشگی بدونیم ؛ به جای  عیب جویی از هم  در جهت اصلاح هم تلاش می کنیم . 
دوران مجردی با متاهلی خیلی فرق داره اما این فرق دلیل بد بودن  یا خوب بودن ( مجردی یا متاهلی )نیست
هر
دورانی مزایا و معایب خودش رو داره و کسی که تصمیم می گیره ازدواج کنه در
واقع تصمیم داره وارد مرحله دیگه ی از زندگیش بشه با قبول مسوولیت های
جدید با همراه و همسفر جدید ؛ که اگر انتخاب این همسر درست نباشه مسلما
نتیجه خوبی نداره

 میشه گفت کسانی که در ابتدای این انتخاب در باب
انتخاب همسر و ازدواج خیلی طالب و مشتاق هستن و بعد از اندک زمان نچندان
طولانی گله و شکایت دارن به دلیل انتخاب نادرست همسفرشون هست ؛ به دلیل عدم آگاهی  لازم در این مرحله از زندگی هست

دل نوشته امروز: گاهی همه اشکالات ازدواج تنها به یک حس آن می ارزد این که دوستی همدل از جنس مخالف داشته باشیم.


نازنین ::: دوشنبه 88/11/12::: ساعت 10:0 صبح::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی::

اگر شما امروز صبح سرحال تر از یک بیمار از
خواب بیدار شدید رحمت خداوند به شما بیشتر از
یک میلیون نفری است که در این هفته می میرند.
اگر در یخچال خود غذا دارید ؛ لباس بر تن دارید،
سقفی بالا سر دارید ؛ و مکانی برای خوابیدن ، شما
ثروتمندتر از 75درصد از مردمید.اگر در بانک یا
کیف پولتان مقداری پول دارید در واقع در میان 8
درصد از ثروتمندان جهان قرار گرفته اید.
اگر سرتان را بالا گرفته و لبخندی زیبا بر لب
داشته باشید و از صمیم قلب شکرگزار خدا باشید ؛
شما مورد رحمت خداوند قرار می گیرید برای این
که اکثریت می توانند ولی بیشتر آن ها چنین نمی کنند.


نازنین ::: دوشنبه 88/4/29::: ساعت 7:36 صبح::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی:: رحمت

در این دنیای شلوغ و پر سر و صدا ؛
میون آدمای ساده و پاک خدا
تو این دلهرهای پر از ترس و دعا
در این وادی تنهایی و بی ادعا
در این شبای وحشت پر ازخطا
در این دردهای بی انتها
در لطف های بی دریغ خدا
در حسرت نگاه عاشقای تنها
در اضطراب دلهای بی گناه
در سکوت نگاه های بی پناه؛
میشه بوی هوای تازه رو ؛بوی عطر نفس های تو رو حس کرد
میشه صدای خندهای معصومانه عشق رو در لا به لای شکوفه های بهاری دید
میشه نگاه عاشق تو رو میون آلودگی زندگی فهمید
میشه زندگی رو با تو و از ابتدا با دستان پاک خدا بی هیچ ادعای بر روی گلبرگ بهاری به تصویر کشید
تصویری از شروعی نو
برای رسیدن به آغوش تو
تصویری از صداقت دلها
برای با هم بودن در تمامی لحظه ها
تصویری از محبت های واقعی
در کنار هم ؛ با عشقی آسمانی...


نازنین ::: چهارشنبه 88/1/26::: ساعت 8:7 عصر::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی::

1) "ما نه برای یافتن فردی کامل، بلکه برای دیدن کامل یک فرد ناکامل عاشق میشویم." – سام کین

2) "من باور دارم که دو انسان از قلبشان به هم متصلند، و مهم نیست که چه کار می کنید، که هستید و کجا زندگی می کنید؛ اگر مقدر شده که دو نفر با هم باشند، هیچ مرز و مانعی بین آنها وجود نخواهد داشت." – جولیا رابرتز

3) "دوستت دارم نه به خاطر اینکه چه کسی هستی، به این خاطر که وقتی با توام چه کسی میشوم." – ناشناس

4) "زندگی به ما آموخته که عشق در نگاه خیره به یکدیگر نیست، بلکه در یک سو نگریستن است." – آنتونیو دو سنت اگزوپری

5) "در عشق حقیقی، کوتاهترین فاصله بسیار طولانی است و از طولانی ترین فاصله ها می توان پل زد." –هانس نوون

6) "عشق یعنی وقتی دور هستید دلتنگ شوید اما از درون احساس گرما کنید چون در قلبتان به هم نزدیکید." –کی نودسن

7) "اگر هر بار که لبخند بر لبانم می نشانی، می توانستم به آسمان بروم و ستاره ای بچینم، آسمان شب دیگر مثل کف دست بود." – ناشناس

8) "بهترین و زیباترین چیزها در دنیا قابل دیدن و لمس کردن نیستند—باید آنها را با قلبتان احساس کنید." –هلن کلر

9) "این عشق نیست که دنیا را می چرخاند، عشق چیزی است که چرخش آنرا ارزشمند می کند." – فرانکلین پی جونز

10) "اگر معنای عشق را می فهمم، همه به خاطر توست." – هرمان هسه



نازنین ::: سه شنبه 87/12/20::: ساعت 10:7 عصر::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی::

در این دنیای شلوغ و پر سر و صدا ؛
میون آدمای ساده و پاک خدا
تو این دلهرهای پر از ترس و دعا
در این وادی تنهایی و بی ادعا
در این شبای وحشت پر ازخطا
در این دردهای بی انتها
در لطف های بی دریغ خدا
در حسرت نگاه عاشقای تنها
در اضطراب دلهای بی گناه
در سکوت نگاه های بی پناه؛
میشه بوی هوای تازه رو ؛بوی عطر نفس های تو رو حس کرد
میشه صدای خندهای معصومانه عشق رو در لا به لای شکوفه های بهاری دید
میشه نگاه عاشق تو رو میون آلودگی زندگی فهمید
میشه زندگی رو با تو و از ابتدا با دستان پاک خدا بی هیچ ادعای بر روی گلبرگ بهاری به تصویر کشید
تصویری از شروعی نو
برای رسیدن به آغوش تو
تصویری از صداقت دلها
برای با هم بودن در تمامی لحظه ها
تصویری از محبت های واقعی
در کنار هم ؛ با عشقی آسمانی...



نازنین ::: جمعه 87/12/16::: ساعت 2:6 عصر::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی::

<      1   2   3   4   5   >>   >
طراح قالب
زرین
آسمان
متین
نازنین
>