سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ : علی
صفحه نخست ایمیل آرشیو

درباره



منوی وبلاگ


لوگوی وبلاگ من






نوشته های پیشین


آرشیو


پیوندهای روزانه


پیوندها


لوگوی دوستان



موسیقی وبلاگ


فهرست موضوعی


جستجو در وبلاگ


بازدیدهای وبلاگ


اشتراک در خبرنامه

HOME

19 دیماه 1332 تهران
آقای محترم
صدای آمریکا در نظر دارد برنامه ای از زندگانی دانشمندان و سخنوران ایرانی، در بخش فارسی صدای آمریکا از نیویورک پخش نماید. این اداره جنابعالی را نیز برای معرفی به شنوندگان ایرانی برگزیده است. در صورتی که موافقت فرمایید، ممکن است کتباً یا شفاهاً نظر خودتان را اعلام فرمایید تا برای مصاحبه با شما ترتیب لازم اتخاذ گردد . ضمناً در نظر است که علاوه بر ذکر زندگانی و سوابق ادبی سرکار، قطعه ای نیز از جدیدترین آثار منظوم یا منثور شما پخش گردد. بدیهی است صدای آمریکا ترجیح می دهد که قطعه انتخابی سرکار، جدید و قبلاً در مطبوعات ایران درج نگردیده باشد. چنانچه خودتان نیز برای تهیه این برنامه جالب، نظری داشته باشید، از پیشنهاد سرکار حُسن استقبال به عمل خواهد آمد.
با تقدیم احترامات فائقه
سی. ادوارد. ولز
رئیس اداره اطلاعات سفارت کبرای آمریکا

ادامه مطلب...

علی ::: یکشنبه 89/4/20::: ساعت 2:39 صبح::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی:: دیروز، امروز، فردا

آدمکها - مسعود باستانی
سلام . دیروز داشتم سایتها و وبلاگهای مورد نظرم رو مطالعه می کردم که به نامه مسعود باستانی ، ‌روزنامه نگار دربند ( که یک سال پیش پس از حوادث بعد از انتخابات دستگیرو در زندان رجائی شهر به سر می برد ) که خطاب به همسر روزنامه نگارش مهسا امرآبادی ( که او هم سال پیش در شرایط سخت بارداری مدتی طولانی در بازداشت به سر برد ) نوشته شده بود ، برخورد کردم .
نامه سرشار از محبت و قدردانی از زحمات و صبوریهای همسر بود و به مناسبت روز تولد ایشون مرقوم شده بود . جملاتی در نامه مذکور بود که توجه مرا به خود جلب کرد ؛
" بالاخره تیر ماه فرا رسید! روزهای گرم تابستان 89 هم آغاز شد و من که از پیش با خودم وعده کرده بودم تا به بهانه سپری شدن یک سال حبس، نامه ای بنویسم و از آنچه که طی این مدت بر ما گذشته است روایت و شکایت کنم، به کلی از این کار منصرف شده ام!! "
"اصلا اجازه بده بدون تعارف اعتراف کنم که همین صبوری ها و امیدواری های تو مرا از نگارش نامه های افشاگرانه و شکایت آلود از آنچه که بر ما گذشته است، منصرف کرد و به جای آن تصمیم گرفتم تا به مناسبت سالروز تولدت نامه ام را به خودت هدیه کنم. "
" باور کن که احساس می کنم الان دیگر نیازی به گلایه و شکایت از ظلم های امروز و دیروز نداریم و بایستی به فردا فکر کنیم. زیرا که بر اساس سنت تاریخ و نوید طبیعت، به یقین فردا روشن تر از امروز خواهد بود و کلید صبح فردا در گرو صبوری های امروز ماست. "
متن را تا انتها خواندم و افسوس خوردم که چرا اینهمه دقت نظر و ظرافت طبع پشت میله ها محبوس شده !! آنهم با آن شرایط موصوف و رقت انگیز !! بی درنگ به یاد مطلبی طنز آمیز افتادم که مدتها پیش جایی مطالعه کرده بودم و الان تنها بخشی از آن بصورت مبهم در ذهنم باقیمانده اما اجمالا به آن اشاره می کنم :
مردی محکوم به حبس در لحظات پایانی دیدار با همسرش ، سفارش می کند که در طول مدت حبس اگر نامه ای از سوی من دریافت کردی که با خودکار آبی نوشته بودم بدان که همه چیز مرتب و بر وفق مراد است . اما اگر با خودکار قرمز نوشته شده بود ، به متن نامه توجه نکن و شک نداشته باش که در شرایط بدی هستم و در رنج و عذاب به سر می برم . مدتی گذشت و زن نامه ای از سوی همسر دربندش دریافت کرد . نامه را گشود و مشاهده کرد که با خودکار آبی نوشته شده و با متن سرشار از احساسات او که بیانگر شرایط مطلوب بود روبرو شد . و اما انتهای نامه ...!
"همسر عزیزم ، خلاصه اینکه اینجا همه چیز خوب است و آسایش و رفاه کامل فراهم است . همه نوع امکانات در اختیارمان قرار می دهند و همه چیز اینجا در دسترس است غیر از خودکار قرمز !! "

 



متین ::: سه شنبه 89/4/15::: ساعت 2:34 صبح::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی:: مسعود باستانی، بازداشت، نامه، روزنامه نگار

بعد از پایان تحصیلاتش برای ارشاد و راهنمایی مردم به محل زندگی‌اش بازگشت. چند ماهی در کسوت روحانیت به مردم خدمت می‌کرد. تا اینکه زنی برای پرسش مساله‌ای که برایش پیش آمده‌بود پیش وی می‌رود. از وی می‌پرسد که «فضله‌ی موشی داخل روغن محلی که حاصل چند ماه زحمت و تلاش‌ام بود، افتاده است، آیا روغن نجس است؟» مرد با وجود اینکه می‌دانست روغن نجس است، ولی این را هم می‌دانست که حاصل چند ماه تلاش این زن روستایی، خرج سه چهار ماه خانواده اش را باید تامین کند، به زن گفت نه همان فضله و مقداری از اطراف آنرا در بیاورد و بریزد دور، روغن دیگر مشکلی ندارد.
بعد از این اتفاق بود که مرد علی‌رغم فشار اطرافیان، نتوانست تحمل کند که در کسوت روحانیت باقی بماند. این اقدام به طرد وی از خانواده نیز منجر شد.
اگر گفتید این مرد کی بوده؟
وفتی این سطرها را در زندگی‌نامه‌ی حسین پناهی می‌خواندم، بد جوری جا خوردم. تازه فهمیدم چرا اینقدر بازی‌های این آدم، اینطور به دل و جان من می‌نشست.
روحش شاد به همان شادی که او برایمان به ارمغان می آورد.


علی ::: پنج شنبه 89/4/10::: ساعت 11:25 عصر::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی:: بازیگر، روحانیت، حسین پناهی

در یونان باستان ، روزی یکی از آشنایان سقراط بزرگ به دیدارش آمد و گفت : می دانی  درباره دوستت  چه شنیده ام ؟سقراط جواب داد : یک دقیقه صبر کن ، قبل از اینکه چیزی بگویی می خواهم امتحان کوچکی را بگذرانی که به آن تست فیلتر سه گانه می گویند.آشنا پرسید: فیلتر سه گانه ؟
سقراط ادامه داد: قبل از اینکه با من درباره دوستم صحبت کنی، شاید بد نباشد که چند لحظه صبر کنی و چیزهایی را که می خواهی بگویی فیلتر کنی . به همین خاطر به این امتحان، تست فیلتر سه گانه می گویم. اولین فیلتر، حقیقت است. تو کاملا مطمئنی مطالبی که می خواهی به من بگویی حقیقت دارد؟ مرد گفت : نه، درحقیقت من همین الان درباره اش شنیدم و... سقراط گفت : بسیار خوب، پس تو واقعا نمی دانی که حقیقت دارد یا خیر.حالا دومین فیلتر را امتحان می کنیم، دومین فیلتر نیکی است. چیزی که می خواهی راجع به دوست من بگویی، مطلب خوبی است؟
مرد جواب داد: نه، کاملا برعکس ... . سقراط ادامه داد: خُب، پس تو می خواهی به من راجع به او چیز بدی بگویی اما دقیقا از درستی آن مطمئن نیستی. هنوز باید امتحان را ادامه دهی چون هنوز فیلتر سوم باقی مانده: فیلتر فایده. مطلبی که می خواهی راجع به دوستم به من بگویی، فایده ای برای من دارد؟ مرد جواب داد: نه، نه واقعاً. سقراط نتیجه گیری کرد :
اگر چیزی که می خواهی به من بگویی نه حقیقت است نه خوبی دارد و نه فایده ای دارد، پس چرا اصلاً بگویی ؟


علی ::: جمعه 88/5/23::: ساعت 3:18 عصر::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی:: تخریب، دروغ

میلاد منجی عالم بشریت ، حضرت مهدی(عج) بر همه ی شیعیان مبارک باد!
و برای این روز زیبا و فرخنده چه چیزی بهتر از بیانات زیبای آیت الله العظمی محمد تقی بهجت(ره):
*لازم نیست که انسان در پی این باشد که به خدمت حضرت ولی عصر (عج) تشرّف حاصل کند؛ بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز، سپس توسّل به ائمه (علیهم السلام) بهتر از تشرّف باشد.
*ما در دریای زندگی در معرض غرق شدن هستیم؛ دستگیری ولیّ خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولیّ عصر (عج) استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد.* دعای تعجیل فَرج، دوای دردهای ما است.
* در زمان غیبت هم عنایات و الطاف امام زمان (عج) نسبت به محبّان و شیعیانش زیاد دیده شده؛
باب لقا و حضور بالکلیّه مسدود نیست؛ بلکه اصل رؤیت جسمانی را هم نمی شود انکار کرد!
* با وجود اعتقاد داشتن به رئیسی که عینُ الله الناظره است، آیا می توانیم از نظر الهی فرار کنیم و
یا خود را پنهان کنیم؛ و هر کاری را که خواستیم، انجام دهیم؟! چه پاسخی خواهیم داد؟!
*هر چند حضرت حجت (عج) از ما غایب و ما از فیض حضور آن حضرت محرومیم؛ ولی اعمال مطابق یا
مخالف دفتر و راه و رسم آن حضرت را می‌دانیم؛ و این که آیا آن بزرگوار با اعمال و رفتار خود خشنود، و سلامی - هر چند ضعیف - خدمتش می‌فرستیم؛ و یا آن حضرت را با اعمال ناپسند، ناراضی و ناراحت می کنیم!
* علایمی حتمیّه و غیر حتمیّه برای ظهور آن حضرت ذکر کرده اند. ولی اگر خبر دهند فردا ظهور می
کند، هیچ استبعاد ندارد! لازم? این مطلب آن است که در بعضی علایم، بَداء صورت می گیرد و بعضی
دیگر از علایم حتمی هم، مقارن با ظهور آن حضرت اتفاق می افتد.
* انتظار ظهور و فرج امام زمان (عج)، با اذیّت دوستان آن حضرت، سازگار نیست!
*چه قدر حضرت [امام زمان (علیه السلام)] مهربان است به کسانی که اسمش را می برند و
صدایش می زنند و از او استغاثه می کنند؛ از پدر و مادر هم به آنها مهربان تر است!
*خداوند کام همه ی شیعیان را با فَرج حضرت غائب (عج) شیرین کند! شیرینیها، تفکّهاتِ زائد بر ضرورت است؛ ولی شیرینی ظهور آن حضرت، از اَشدّ ضرورات است.

ادامه مطلب...

زرین ::: جمعه 88/5/16::: ساعت 12:50 صبح::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی::

اگر شما امروز صبح سرحال تر از یک بیمار از
خواب بیدار شدید رحمت خداوند به شما بیشتر از
یک میلیون نفری است که در این هفته می میرند.
اگر در یخچال خود غذا دارید ؛ لباس بر تن دارید،
سقفی بالا سر دارید ؛ و مکانی برای خوابیدن ، شما
ثروتمندتر از 75درصد از مردمید.اگر در بانک یا
کیف پولتان مقداری پول دارید در واقع در میان 8
درصد از ثروتمندان جهان قرار گرفته اید.
اگر سرتان را بالا گرفته و لبخندی زیبا بر لب
داشته باشید و از صمیم قلب شکرگزار خدا باشید ؛
شما مورد رحمت خداوند قرار می گیرید برای این
که اکثریت می توانند ولی بیشتر آن ها چنین نمی کنند.


نازنین ::: دوشنبه 88/4/29::: ساعت 7:36 صبح::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی:: رحمت

سراسر وجود امام علی علیه السلام، تاریخ و سیرت امام علی، خلق و خوی امام علی، رنگ و بوی امام علی، سخن و گفتگوی امام علی درس است و سرمشق است و تعلیم و رهبری است.اندیشه و کردار امام علی کمال اصلاح گری ست.همچنان که جذبهای امام علی علیه السلام برای ما آموزنده و درس است، دفعهای او نیز چنین است.ما معمولا در زیارتهای مولا علی علیه السلام و سایر اظهار ادبها، مدعی می شویم که ما دوستدار دوست تو، و دشمن دشمن تو هستیم. تعبیر دیگر این جمله این است که ما به سوی آن نقطه می رویم که در جو جاذبی تو قرار دارد و تو جذب می کنی، و از آن نقاط دوری می گزینیم که تو آنها را دفع می کنی.
جاذبه مولای متقیان علی علیه السلام مانند همه انبیاء الهی سه بعدی بوده است ، یعنی هم سطح وسیعی از جمعیت را مجذوب خویش ساخته و هم به یک قرن و دو قرن پیوسته نیست، بلکه در طول زمان ادامه یافته و گسترش پیدا کرده است. حقیقتی است که بر گونه قرون و اعصار می درخشد و تا عمق و ژرفای دلها و باطنها پیش رفته است، آنچنانکه بعد از قرنها که به یادش می افتند و سجایای اخلاقیش را می شنوند اشک شوق می ریزند و به یاد مصائبش می گریند، تا جائیکه دشمن را نیز تحت تأثیر قرار داده و اشکش را جاری ساخته است. و این قدرتمندترین جاذبه هاست.
مولا علی علیه السلام اگر رنگ خدایی نمی داشت و مردی الهی نمی بود، فراموش شده بود. بشر قهرمانهای بسیار سراغ دارد، قهرمانهای سخن، علم و فلسفه، قدرت و سلطه، قهرمانهای میدان جنگ، ولی همه را بشر از یاد برده است و یا اصلا نشناخته است. اما حضرت مولی الکونین علی اعلا علیه السلام نه تنها با کشته شدنش نمرد، بلکه زنده تر شد. خود حضرتش فرمود: فردا روزهای مرا می بینید و خصائص ناشناخته من برایتان آشکار می گردد و پس از تهی شدن جای من و ایستادن دیگری به جای من، مرا خواهید شناخت.
در حقیقت مولا علی علیه السلام همچون قوانین فطرت است که جاودانه می مانند. او منبع فیاضی است که تمام نمی گردد، بلکه روز به روز زیادتر می شود، و به قول جبران خلیل جبران، "از شخصیتهایی است که در عصر پیش از عصر خود به دنیا آمده اند". حضرت خاتم الوصیین امام علی علیه السلام از جمله معدود کسانی است که همیشه هادی و رهبرند. مکتب شیعه با نام مبارکش نشأت گرفته و مزیّن است. از اینرو تشیع مذهب عشق، محبت و شیفتگی است. تولای آن حضرت مکتب عشق و محبت است. امام علی علیه السلام همان کسی است که در عین اینکه بر بعضی از افراد حدّ الهی جاری می ساخت و آنها را تازیانه می زد (احیانا طبق مقررات شرعی)، باز هم از او رو برنمی تافتند و از محبتشان چیزی کاسته نمی شد. او خود می فرمود: "اگر با این شمشیرم بینی مومنی را بزنم که با من دشمن شود، هرگز دشمنی نخواهد کرد و اگر همه دنیا را بر سر منافق بریزم که مرا دوست بدارد، هرگز مرا دوست نخواهد داشت" (نهج البلاغه حکمت 42)
عشق و حب امام علی و اهل البیت کمندی است برای تکامل و اصلاح خودتان، زیرا عشق به این انوار الهی انسان را به اطاعت و پیروی کامل از آنان سوق می دهد و همچنین قلوب آنان را که مرکز تجلیات انوار حضرت حق است را بسوی ما منعطف می کند و رحمت و رضوان الهی را به دنبال خود دارد.
رمز محبت و عشق امام علی علیه السلام چیست؟ چرا قلبها خود را با تو آشنا می بینند و اصلا او را مرده نمی دانند؟
مسلما ملاک دوستی و محبت به حضرتش تنها به دلیل داشتن تمام فضایل والای انسانی نیست، بلکه امام علی علیه السلام از آن نظر محبوب است که پیوند الهی دارد. قلبهای ما به طور ناخودآگاه در اعماق خویش حب خدای متعال را در خود دارد و چون امام علی علیه السلام را آیت بزرگ حق و مظهر تمام نمای صفات حق می یابند، به او عشق می ورزند. در حقیقت پشتوانه عشق مولا، پیوند جانها با حضرت حق است که برای همیشه در فطرتها نهاده شده و چون فطرتها جاودانی است، مهر حضرت علی علیه السلام نیز جاودان است.
ایمان و اخلاص آن حضرت یکی از درخشنده ترین جذبه های الهی اوست. امیر المومنین در داشتن دوستان و محبان سر از پا نشناخته که در راه ولاء و محبت او سر دادند و بر سر دار رفتند یب نظیر است. از طرفی دیگر وجود مبارکش دافعه ای قوی در راه خدا داشت و ملاحظه احدی را نمی کرد. قهرا این حالت دشمن ساز است و روحهای پر طمع و پر آز را می رنجاند و به درد می آورد.از کرامات و بزرگواری های این شخصیت برجسته و اللهی و بزرگ سخن کم نیست.لذا به این مهم بسنده کنیم که امام علی اسطوره ی تمام پاکی ها و خوبی هاست و  معلمی جاویدان که اگر کسی در مکت وی بنشیند از عشق اللهی سیراب و به کمال میرسد.از خدای عزیز منان درخواست می کنیم که ما را جزو شیفتگان و عاشقان این انسان کامل الهی و آسمانی قرار دهد.انشالله.



علی ::: جمعه 87/6/29::: ساعت 5:22 عصر::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی::

پروردگارا به من تو فیق عشق بی هوس،تنهایی در انبوه جمعیت و دوست داشتن بی آنکه دوست بداند عنایت فرما
دکتر علی شریعتی

به درستی حق با چه کسی است با آن جوان عاشق پیشه ای که بنا برسن و سال خود و دراوج جوانی به دنبال عشق گمشده خود می باشد ؛جوانی که تمامی آرزوها و خواسته های کوچک و بزرگ خود را ؛ تمامی آزوها و رویاهایی که به آنها رسیده و یا ناکام مانده خود را در عشق گمشده خود  جستجو می کند.و تمامی فکر و ذکر خود را به معشوق خود اختصاص می دهد
جوانی که از عشق هیچ تجربه ای نداشته و هر  چه د باره عشق می داند سخنانی است که از زبان دیگر ان شنیده.جوانی که عشق را همچون نوای خوش باران زیبا و دوست داشتنی می داند و معشوق را همچون گل بی عیبی می داند که تنها برای دل او آفریده شده.جوانی که زندگی را در عشق و عشق را در زندگی تصور کرده و برای دست یافتن به باور های خود (درست یا غلط )به هر  آوای که به گوشش می رسد با لبخند پاسخ می گوید.
و در  این وادی پر هیاهو خانواده های که از عشق حذر داشته ؛ نه از خود عشق بلکه از وسوسه ها و نیرنگ هایی که به نام عشق  بر سر راه عزیزانشان نشسته و جوانی که عشق را مقابل گمراهی می داند .
پدران و مادانی که عشق را مایه عذاب فرزندانشان می دانند نه مایه سعادتشان.مادر ی که زمزمه های عشق را در  زمانه ی بی وفایی باور ندارد هیچ گاه به سخنان فریبنده به نام عشق اجازه نزدیک شدن به عزیز خود را نمی دهد و جوانی که عشق  را در  همین ز مزمه ها می داند ؛ عشق  را در  کلمات جستجو می کند ، در نوازش و محبت دنبال می کند و از ماهیت عاشقی خبری ندارد.
دوست داشتن تنها ناز و نوازش نیست ، هم دل بودن و یک دیگر را درک کردن است
گاه در این فراز و نشیب ها ، در  جدال بین خانواده و فرزندان عشق حقیقی قربانی نگاههای ناباورانه می شود ،عشق قربانی وسوسه های زودگذر می شود .
با این حال عشق حقیقی مسیر  خود را طی می کند با همان هدف های آرمانی و متعالی خود بدون توجه به نگاهای هرزه ای که او را آماج نیت های پست خود قرار داده اند.عشق حقیقی همیشه و در  همه حال پا بر جاست و با تمامی نیرنگ ها و وصله های که به آن زده می شود همچنان با خوش نامی و وسوسه انگیز ی دل ها باقیست.
عشق مثل قایقی هست که در اعماق دریا غرق میشود ولی دوست داشتن
مثل قایقی هست که رو این دریا آرام به حرکت ادامه میدهد پس دوست داشته باشیم نه عاشق شویم
دکتر علی شریعتی



نازنین ::: پنج شنبه 87/6/21::: ساعت 1:34 عصر::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی::

با فرا رسیدن ماه پر خیر و برکت رمضان جسم و روح خود را از بدی ها دور نگاه داشته و خوبی ها را در خود تکرار می کنیم تا با تکرار آنان خصایص نیکو را در خود همچون عاداتی شایسته به همراه داشته باشیم.خصایص نیکویی چون   گذشت  ، صبر و تحمل و ایستادگی در برابر خواهش نفس ،به فرموده رسول گرامی اسلام صابر حقیقی کسی است که بر مصیبت، طاعت و معصیت صبر بورزد و زینب در این سه در درجه بالایی قرار داشت. عبادات آن بانو بهترین نشانه صبر بر اطاعت ایشان است و کسی که بر ترک گناه شکیبا نباشد لیاقت حمل پرچم کربلا را بعد از برادرش ندارد. 
محبت و نیکی و کمک در حق  دیگران قرآن کریم در مورد محبت مى‏فرماید:
سوره بقره، آیه 165.«و من الناس من یتخذ من دون الله اندادا یحبونهم کحب الله و الذین امنوا اشد حبا لله‏»
 تکرار ذکر خدا در هر لحظه و هر ساعت از شبانه روز؛  خواندن روزانه حداقل یک جزء از  کتاب آسمانی قرآن کریم به مدت 30 روز...
حال که یک ماه تمام با وجود تمامی مشغله کاری و ذهنی زمان معینی را برای خواندن قرآن اختصاص می دهیم می توانیم با اتمام این ماه خواندن کتاب های دیگر در زمینه های گوناگون را ادامه داده و هر روز بر دانستهای خود بیافزایم.از سولون فیلسوف آتنی پرسیدند که راز نیرومند و جوان ماندن او چیست ؟ جواب داد : راز جوانی من در این است که هر روز چیز تازه ای یاد می گیرم.
درکلاس محبت پشت نیمکت هاى صمیمیت درس عشق ودوستى ویکى شدن را آغاز کردیم  حال به آخرین درسش رسیدیم درسى که خوبست توهم آن را بدانی :عشق باید ورزید به همسفر زندگی و باید ماندگار بود درقلب یاران پس ای دوست! ای مهربان! ای همسفر! همیشه به یاد تو خواهم بود و هیچ گاه تو را فراموش نخواهم کرد .



نازنین ::: یکشنبه 87/6/17::: ساعت 9:54 عصر::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی::

کودکی ده ساله که دست چپش در یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود ، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شد. پدر کودک اصرار داشت استاد از فرزندش یک قهرمان جودو بسازد استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعد می تواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاه ها ببیند.
در طول شش ماه استاد فقط روی بدن سازی کودک کار کرد و در عرض این شش ماه حتی یک فن جودو را به او تعلیم نداد. بعد از 6 ماه خبررسید که یک ماه بعد مسابقات محلی در شهر برگزار می شود.استاد به کودک ده ساله فقط یک فن آموزش داد و تا زمان برگزاری مسابقات فقط روی آن تک فن کار کرد.سر انجام مسابقات انجام شد و کودک توانست در میان اعجاب همگان با آن تک فن همه حریفان خود را شکست دهد!
سه ماه بعد کودک توانست در مسابقات بین باشگاه ها نیز با استفاده از همان تک فن برنده شود و سال بعد نیز در مسابقات کشوری، آن کودک یک دست موفق شد تمام حریفان را زمین بزند و به عنوان قهرمان سراسری کشورانتخاب گردد.
وقتی مسابقات به پایان رسید، در راه بازگشت به منزل، کودک از استاد راز پیروزی اش را پرسید. استاد گفت: "دلیل پیروزی تو این بود که اولاً به همان یک فن به خوبی مسلط بودی، ثانیاً تنها امیدت همان یک فن بود و سوم اینکه راه شناخته شده مقابله با این فن ، گرفتن دست چپ حریف بود که تو چنین دستی نداشتی!
یاد بگیر که در زندگی ، از نقاط ضعف خود به عنوان نقاط قوت خود استفاده کنی.
راز موفقیت در زندگی ، داشتن امکانات نیست ، بلکه استفاده از "بی امکانی" به عنوان نقطه قوت است."



علی ::: سه شنبه 87/6/12::: ساعت 4:27 عصر::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی::

<      1   2   3   4   5   >>   >
طراح قالب
زرین
آسمان
متین
نازنین
>