سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ : علی
صفحه نخست ایمیل آرشیو

درباره



منوی وبلاگ


لوگوی وبلاگ من






نوشته های پیشین


آرشیو


پیوندهای روزانه


پیوندها


لوگوی دوستان



موسیقی وبلاگ


فهرست موضوعی


جستجو در وبلاگ


بازدیدهای وبلاگ


اشتراک در خبرنامه

HOME

وقتی که کسی رو که دوسش داری رو نتونی واسی خودت تو ذهنت مجسم کنی ؛ یه حس بدی داری ، نه از این بابت که یعنی واقعا دوستش نداری یا اینکه اون برات مهم نیست ؛ از این بابت ناراحت میشی که اون تصویر تو ذهنت نیست ؛ از اینکه الان بیشتر از هر وقت دیگه ی دلت واسش تنگ شده اما هیچ تصویری برای یادآوری اون نداری ؛ هر خاطره ی که می خواد تو ذهنت شکل بگیره بدون تصویر اون هست ، در واقع یه قاب عکسی که خالی از عکس باشه ؛ چه جوری بگم ذهنت خالی شده از هر چی که مربوط به تصویر اونه ؛ حتی نمی تونی واسی خودت یه تصویر خیالی بسازی ؛ حتی تصویر خیالی ؛ واسی همین سعی می کنی چشمات رو ببندی و در آرامش به تصویرش برسی اما تو ذهنت هر چی که مربوط به اونه ( حرف زدن ؛ خندیدن ؛ راه رفتن... ) شکل میگیره الا  تصویر صورتش.
 کسی که هر لحظه رو با یاد اون می گذرونی و هر لحظه به فکرش هستی حالا نیست ، یعنی هست و شاید بیشتر از هر زمان دیگه ی هست اما نیستش ؛ هر چقدر بیشتر به دنبال ردی ازش هستی کمتر خبری ازش تو ذهنت میشه ؛حتی یه تصویر گنگ و مبهم هم ازش نداری ؛ در واقع هیچ اثری از اون تو ذهنت نیست.
و این بار که می بینیش سعی می کنی برای تمامی لحظه هایی که پیشت نیست به خاطرش بسپری ؛ اما همون زمان هم تصویرش تو ذهنت تثبت نمیشه و هر چی بیشتر دقت می کنی کمتر اثری تو ذهنت باقی می مونه...



نازنین ::: دوشنبه 87/7/29::: ساعت 12:58 عصر::: نظرات دیگران: نظر
کلمات کلیدی::

طراح قالب
زرین
آسمان
متین
نازنین
>