"دوستت دارم"
* رز سفيد: پاكي-معصوميت-راز-سكوت-فروتني-احترام
"عشق من به تو عميق و خالصانه است"
* رز صورتي: قدرداني- "متشكرم" وقار-ستايش-همدلي-لطافت-شادكامي
"باورم كن" - "تو خيلي دوست داشتني هستي"
* رز زرد: شادماني-رفاقت-شوق-حسادت-آغاز دوباره
"فراموشم نكن" - "معذرت ميخواهم"
سلام عليكم
خميدن گل ياس در كوير ناسپاس بر عاشقان بااحساستسليت باد .
خوشحالم كه بعد مدتي به روز كرديد .قالبه جديدتون هم زيباست .بله به قول شريفتان وبلاگي متفاوت،واقعا همينطوراست
ان شالله كه با همكاري رفقاي نويسنده متفاوت تر هم بشود .
در مورد مطلبتون نشنيده بودم به شخصه .ولي درسته نبايد رو هر نوشته اي گذرا جواب داد ووهرچيزي نوشت .بايد جلوي اين اقدامها گرفته شود .كه اين وظيفه تك تك ماست .از تلنگربه جاتونم ممنون .يازهرا
سلام ببخشين كه خيلي دير كردم...قالب جديدت مبارك..
تنها نعمتي که براي تو در مسير اين راهي که عمر نام دارد آرزو ميکنم،
تصادف با يکي دو روح فوقالعادهاست،
با يکي دو دل بزرگ،
با يکي دو فهم عظيم و خوب و زيبا است.
چرا نميگويم بيشتر؟
بيشتر نيست. «يکي» بيشترين عدد ممکن است.
به روزم با ياد شريعتي !!!
سلام
من مي نويسم پس هستمبا يه مطلب درباره ازدواج موقت به روز شدم.بيا ببين چه خبره؟منتظرتان مي مانمبا احترام بسيار
سلام.
خسته نباشيد وب خوبي دارين
به منم سر بزنين خوشحال ميشم
موفق باشين
فعلاً خدانگهدار
سلام و درود بر شما شهادت دخت پيغمير صديقه کبرا ....بانوي بزرگ دو عالم فاطمه زهرا (س) را بشما و تمام شيعيان و مومنان تسليت عرض ميکنم و آرزوي تندرستي و سعادتمندي شما را دارم در پناه حق .......سيل اشكم راه بينائي گرفتبند بندم عطر زهرائي گرفتعشق را از فاطمه آموختمچشم بر دست كبودش دوختمدست او صدها گره وا مي كنددست او والله غوغا مي كنددست او مشكل گشاي عالم استروي آن جاي لبان خاتم استدست اودنياي احسان و صفاستدست او مشكل گشاي مرتضي استحيف شد آن دست رادشمن شكستباغلاف تيغ اهريمن شكستگويمت از قصه شهر نبياز شرار آتش و بيت عليدرد بود و آتش و افسردگيياس يود و سيلي و پژمردگيآه بود و ناله و بغض گلوپهلوئي بودو لگدهاي عدودر ميان كوچه آن دنيا پرستراه را بر مادر سادات بستگويمت سر بسته در آن كوچه هافاطمه گم كرد راه خانه راآه اي مجنون زبان در كام گيرلب فرو بند وكمي آرام گير
سلام دوست خوبم
از اين همه مطالب خوبت خوشم امد
پريادوستدار شما
اهنگ وبت قشنگه. من دوباره سرزمين دور شماره يك رو خوندم.قشنگ بود.
اگر همه عالم هم يه جا بگن كه سامرا با خاك يكسان بشه و همه عالم از علي بدشون بياد..من و شما ميدونيم كه اميرالمومنين و حضرت زهرا همونايين كه خدا به خاطرش گفت من نعمت رو به شما تمام كردم. مگه نه؟!
يعني ميشه ما از اونايي باشيم كه اين اهل بيت به ما افتخار كنن و مباهات كه اينا شيعه ما هستن. فكر ميكني بشه؟ حتما ميشه نه؟! وقتي زمين و آسمون به عشق اينا ميگردن مگه ميشه من و شما هر لحظه به دوستي اينا اقتدا نكنيم؟
مگه ميشه امشب بين فرزنداي اميرالمومنين آروم و بي صدا گريه نكنيم؟! مگه ميشه بچه درسخون نباشيم! يا در خوبي شهره خاص وعام! اون موقع كه گناهي انجام داديم بايد ناله بزنيم نه وقتي كه حرم سامرا رو خراب كردن. كه همه اسمان و زمين حرم خداست و سامرا رو هيچ دستي نميتونه خراب كنه ... كه آباد ترين خاك خدا همونجاست كه اين خاندان هستن. مگه غير از اينه؟!
هر چي هم خرابش كنن مگه بلندي طاق حرمت خدا رو ميشه خراب كرد؟مگه خدا اينا رو كه با اهل بيت در ميوفتن ابتر نگفت؟!
ببخشا زيادي صحبت كردم..دلم پر بود ديگه گفتم... موفق باشي.
سلام علي آقا خوبي؟ چطوري.
ببخشا دير اومدم. باور كن وقت نميشد . پست قبليتونو هم خوندم. ادرستو بنويس برام اگه اومدي وبم. اوندفعه ننوشتي بعدها فهميدم شما بودي. البته ميدونم مشلك از وبلاگ خودمه... دست شما درد نكنه. كه قبول زحمت ميكني. اميدوارم هميشه در همه كار موفق باشي.